■ مقدمهای بر پروفايلهاي شخصي در اينترنت: نگاهي تحليلي به الگوها و نقش ارتباطي
ارتباطات و رسانه, فضاي سايبر 1st آوریل 2022♦ درباره این نوشته: نخستین بار نوشتن درباره پروفایلها و نقش ارتباطی آنها را در سال ۱۳۹۴ آغاز کردم. به دلیل شخصی، نوشتن درباره این موضوع رها شد. چندی پیش که یادداشتهایم را مرور کردم، دیدم انتشار عمومی نوشته شاید برای کسانی که بخواهند درباره چنین موضوعی پژوهش کنند، ایده یا انگیزه بدهد. از آغاز یادداشتهای نخستین، چند سال گذشته است؛ ممکن است مطلبی را از جایی نقل کرده باشم که نیاز به استناد و اعتباریابی منبع داشته باشد (البته این احتمال کم است). به هر حال، به این یادداشت به منزله پیشنویس و متنی برای گرفتن ایده نگاه کنید.
***********
پروفایلهای شخصی در اینترنت: نگاهی تحلیلی به الگوها و نقش ارتباطی
اینترنت امکان انتشار اطلاعات شخصی و ارائه آن به مخاطبان را در سراسر جهان میسر میسازد. پلتفرمهای شبکهسازی اجتماعی، امکان «خود- نشری» اطلاعات به شکل مستقیم و تمرکز ویژه بر روی آن فراهم میکنند. برخی دیگر نیز به کاربران اینترنت فضایی را اختصاص میدهند که امکان انتشار نشر محتوای ایستا یا پویای اطلاعات را فراهم میسازد (مانند میزبانی وب سایتها، وبلاگها، ویکیها، یا خدمات میزبانی وب). افزون بر این، بسیاری از پلتفرمها، در اصل، هم خدمات میزبانی محتوا را رائه میدهند و هم فرصتهایی برای انتشار پروفایل و شبکهسازی. با توجه به این گوناگونی، ایجاد محتوای شخصی و پروفایل از سوی کاربران، در بیش از یک پلتفرم غیر معمول نیست.
***********
کاربران در شبکههای اجتماعی اطلاعات ویژهای را در پروفایل خود درج میکنند که مبنای شکلگیری شبکه روابط آنان میشود؛ در وبلاگها، سایتهای سازمانی یا شخصی، و سیستمهای میکروبلاگنویسی نیز اطلاعات پروفایلها بر پایه نیاز یا تشخیص کاربر منتشر و به اشتراک گذارده شده و با استفاده از پیوند فرامتنی، شبکههای پروفایل شخصی ایجاد میگردد .آنچه که در تحلیل پروفایلها اهمیت دارد، کشف و نمایاندن الگوی درج و تدوین اطلاعات و اهداف ارتباطی نهفته در پروفایلها، با توجه به گونه پلتفرم است. در یک پژوهش (DÖring, 2006)، نشان داده شده که الگوهای توصیف محتوای پروفایل دانشمندان اروپایی یک سلسله مراتب سه سطحی را تشکیل میدهد:
۱) الگوهای محتوا- واحد؛ ۲) الگوهای نمونه-پروفایل؛ ۳) الگوهای پروفایل- شبکه.
اینکه چرا الگوهای انتشار پروفایل گوناگون است؟ و چه ضرورتهایی کاربران را وا میدارد که در پلتفرمهای گوناگون، اطلاعات را با شکل و محتوای متفاوت درج کنند؟ پرسشهایی است که بخشی از آن به الگوی رفتار کاربران پیوند دارد و بخش دیگر به ویژگیهای پلتفرمها.
برای درک جامعتر از موضوع، نگاهی به بنیانهای نظری مرتبط میتواند پشتوانه استحکام بحث باشد. در باره ارائه پروفایل شخصی در اینترنت، از سه دیدگاه نظری مرتبط وجود دارد:
- نظریههای هویت(identity)؛
- نظریه های خود- ارائه کنندگی / خود-نمون (self-presentation)؛ و
- نظریههای ارتباط با واسطه کامپیوتر(computer-mediated communication)
نظریه های هویت به رابطه بین «خود» و محتوا تولید شده در فضای سایبر به عنوان یک «هویت دیجیتال» مینگرد (Wynn and Katz, 1997) . افراد می توانند از هویت دیجیتال چندگانه و بیارتباط با هویت عادی، برخوردار باشند؛ (DÖring,1999) . هویت دیجیتال از طریق تعامل با دیگران شکل میگیرد.
نظریه خود- نمون، اغلب بر پایه مفهوم مدیریت تأثیرگذاری (impression management) گافمن (Goffman) است. این مفهوم به شکنندگی بسیار کنشهای بشری اشاره دارد. برای حفظ این کنشها از سوی کنشگران (activists) تمهیداتی اندیشیده میشود که به فنون تاثیر گذاری یا مدیریت تاثیر گذاری معروف هستند. کنشگر با استفاده از این فنون می خواهد که بهترین تاثیر را بر مخاطبان خود داشته باشد . به کنشگران بقبولاند که نقشش را به خوبی می داند،این نقش برایش بسیار مهم است و بر آن مسلط است.در این فرایند حضار هم به کمک کنشگر می آیند تا به او در اجرای نقشش یاری رسانند. اشتباه های او را نادیده می گیرند و.با رفتار های تعریف شده به کنشگر در مقامی که نقش آن را بازی می کند مشروعیت می بخشند. مدیریت تاثیر گذاری از آن رو اهمیت می یابد که نتایج اجراهای تئاتری قابل پیش بینی و همیشه یکسان نیستند(میرزا محمدی، ۱۳۸۸). در واقع، این مفهوم بیانگر ﺷﮕﺮﺩﻫﺎ ﻭ ﺗﺪﺍﺑﻴﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﻨﺶ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻪﻛﺎﺭ ﻣﻲﺑﺮﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﻳﻔﺎﻱ ﻧﻘﺶ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﻣﻮﻓﻖﺗﺮﻱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ؛ اینترنت میتواند یک محیط نوین برای کاربرد این تدابیر باشد. رویکرد مرتبط دیگری به این نکته اشاره میکند که خود-نمون آنلاین، برآمده از یک فرایند مبتنی بر تصمیم است که در آن اقدامات سطح خرد (مانند بخشهای وبلاگ نویسی فردی) در تعامل با یک قاب در سطح کلان است(Bukvova, 2012).
نظریههای ارتباط با واسطه کامپیوتر، به نقش اینترنت به عنوان واسطه/ رسانه ارتباطی مینگرند. تعامل در فضای سایبر، ویژگیهایی متفاوت از تعامل چهره به چهره دارد. ارتباطهایی که به واسطه کامپیوتر برقرار میشود، غنای اطلاعاتی ارتباط چهره به چهره را ندارد. اگر چه با وجود ساز و کارهای گوناگون ارتباطی اینترنت، «غنی بودن ارتباط» نیز دستخوش تغییر میشود. در عین حال، در ارتباطهای با واسطه کامپیوتر، کاربر در سطح بالای کنترل ارتباط را در اختیار دارد. این نظریه، با تعامل و فرایندهای ارتباطی مرتبط با پروفایل پیوند دارد. کاربران ناگزیرند برای هر حساب کاربری خود، یک پروفایل جداگانه آماده کنند. انتظار بروز ناهمگونی در این پروفایلها از سوی کابران یا سرویسدهنگان وجود دارد. پروفایلها در شبکههای اجتماعی عمومی قالب و محتوای ویژه خود دارد و در یک حساب کاربری ایمیل، سیستمهای پیام فوری،یا وبلاگنویسی از وضعیتی متفاوت برخوردار است. از نظر پویایی نیز، برخی از پروفایلها به تناسب کنشهای کاربر، به شیوه لحظهای روزآمد میشود و در مواردی چون وبلاگنویسی، سایتهای سازمانی یا سایتهای شخصی، از چنین پویایی برخوردار نیست. البته همه اینها پروفایلهای آنلاین کاربران هستند. نتایج یک پیمایش(۲۰۱۲ Cortis et al,) نشان از آن دارد که ۱۶% کاربران همیشه، ۲۰% اغلب، و ۳۸% برخی وقتها، اطلاعات یکسانی را برای امور داد و ستدهای آنلاین مورد استفاده قرار میدهند. در سوی دیگر این نسبت برای امور شخصی/اجتماعی متفاوت است. ۱۲% از کاربران همیشه، ۶% اغلب، و ۴۰ برخی از وقتها از اطلاعات پروفایلی یکسان، در اینگونه کنشها بهره میبرند.
***********
دشواریهای مدیریت هویت فردی. ترفندهای پنهانسازی هویت. استفاده از اطلاعات به شکلهای گوناگون اما با یک هویت دیجیتالی. چون پذیرفتنی است که پروفایلی که در تراکنشهای مالی آنلاین مورد استفاده قرار میگیرد با پروفایل شبکههای اجتماعی یا وبلاگنویسی اطلاعات یکسان نداشته باشند.
ناهمگونی دادههای پروفایلهای آنلاین دشواریهایی را به دنبال دارد؛ نخست اینکه استانداردهای یکسانی برای مدلسازی دادههای پروفایلهای آنلاین وجود ندارد، از این رو، بازیابی و ادغام یکپارچه اطلاعات شخصی ناهمگن، یک کار دشوار است. دشواری دوم، ماهیت برخی از داده های شخصی در اکوسیستمهای جامعه دیجیتالی، مانند تماس شناخته شده (منابع) و اطلاعات مربوط به حضور، پویا است. برای رفع این مشکل، ایجاد یک قالب استاندارد که هم برای دادههای پویا و هم دادههای ایستا مناسب باسد، ضروری است.
***********
بر اساس طرح کورتیس و همکارانش (Cortis et al, 2012)، پروفایلهای آنلاین با چهارفرایند پیاپی سروکار دارند. گام نخست، بازیابی دادههای پروفایلهای کاربران از حسابهای کاربری گوناگون آنلاین مانند فیسبوک، تویتیر، و سپس فراخوانی دادهها با استفاده از رابط برنامهنویسی نرمافزار (Application Programming Interface: API) است. در بازیابی، مقولههایی مانند اطلاعات مرتبط با هویت کاربر و اطلاعات مربوط به شبکه اجتماعی که کاربر به آن پیوسته است ، پستهای آنلاین به اشتراک گذارده شده و در پیوند با ارتباطهای کاربر، مورد توجه قرار میگیرد. دوم، نگاشت دادههای بازیابی شده در چهارچوب سلسله مراتبی از مفاهیم مهم و مرتبط توصیف شده در پروفایل است. سوم، تطبیق ویژگیهای پروفایل کاربر است که باید به کمک دانش زبانشناسی به لحاظ تحلیل زبانشناسانه، تطبیق نحوی، بسط کاوش معنایی، وزندهی ویژگی های مندرج در پروفایل کاربر انجام گیرد. و چهارم، تطبیق پروفایل آنلاین و ایجاد یکپارچگی و ارتباط درونی بین اجزای آن بر اساس معیار تعیین شده در وزندهی است.
***********
بسیاری از سرویسهای موجود در اینترنت بر پایه پروفایل و شناسایی کاربر ارائه میشود. مدلهای شکلگیری و درج دادههای کابران در پروفایلها یکسان نیست؛ اگرچه کاملاً متفاوت نیست و میتوان شباهتهایی را در آنها مشاهده نمود. اگر چه سرویسدهندگان بزرگ خدمات مبتنی بر وب، نوعی یکپارچگی در شیوه دسترسی کاربران ایجاد کردهاند. در این سیستمها، پروفایل کاربران یکبار شکلگرفته و دسترسی وی به سایر خدمات با ارجاع به همین پروفایل، امکانپذیر میشود. گوگل پس از ورود کاربران به سیستم پست الکترونیکی، دسترسی و استفاده از کلیه سرویسهای انتخابی کابران، مانند وبلاگنویسی (بلاگسپات)، گوگل درایو و همه سرویسهای ابری، شخصیسازی جستجو، ایجاد صفحه شخصی، پیوستن به شبکه اجتماعی گوگلپلاس، و … را مجاز و میسر میسازد.
***********
در فضای واقعی، برداشتهای ما از افراد بر پایه رفتار مشهود آنان و با توجه به شاخصهای پذیرش شده ما انجام میشود. به نوعی، بر اساس شواهد به پیشداوری میپردازم و در تعامل بیشتر به اصلاح داوری و بازبینی اطلاعات ذهنی پیشین خود میپردازم. چنین فرایند به ظاهر سادهای، دارای پیچیدگی بسیاری است.
در فضای سایبر، مردم از طریق پروفایلها یکدیگر میشناسند و سپس ارتباط برقرار میکنند. همانند وضعیت فضای واقعی، شناخت افراد از این طریق نیز دارای پیچیدگیهای ویژهای است. یک پروفایل واقعی به برداشت دیگران کمک میکند که همانند فضای واقعی به پیشبینی و ارزیابی شخصیت کاربر، یا محتوای سایبری کابران، مانند وبلاگ یا سایر رسانهها بپردازند.
یک پروفایل کامل، منجر به برداشتهای شفافتری از کاربران میشود و امکان ارتباط و پیشبینی هزینه و سود آن را برای دیگران فزونی میبخشد. ابعاد گوناگون شخصیت، علایق، و ویژگیهای فردی شناخته شده و تردید و ابهام در تعامل کاهش مییابد.
***********
پروفایل به معنای واقعی عبارتست از مجموعه یا ویترینی از ویژگیهای فردی که معرف او به شمار میرود. اما، این نگاه میتواند گستردهتر و فراگیرتر باشد؛ یعنی نه تنها پروفایل را شامل ویژگیهای فردی بدانیم، بلکه مجموعه رفتارها و تعاملهای کاربران در فضای سایبر را بخشی از پروفایل محسوب کنیم. بدینسان است که امکان شناخت کاملتر از افراد در فضای سایبر فراهم میگردد. پستها، کامنتها، پیامها، اشتراک دیدگاه یا محتوا، رای مثبت یا منفی، پیشینه بازدیدها، پیشینه جستجوها، تماسها و ارتباطها، حجم و سطح تعامل، و… جملگی بخشی از پروفایل کاربر هستند که به شناخت دیگران از وی کمک میکند. رفتارهای کاربران وقتی در پیوند با هویتهایِ پروفایلیِ متعارفِ آنان قرار گیرد، وضعیت نوینی را برای سناریوهای رفتاری آتی کاربران ایجاد میکند. تعامل با هویت مستعار، نمیتواند بر پایه ماندگاری استوار بوده و پایدار بماند.
***********
موضوع پارادوکسیکال در این میان، نادیده گرفته شدن مرزهای حریم خصوصی در شکلگیری پروفایل جامع کاربران است. مفهوم متعارف حریم خصوصی در فضای سایبر، از پیچیدگی بسیاری برخوردار است. بدین معنی که از اتصال کاربر به اینترنت، دریافت اطلاعات کاربران توسط فراهم کننددهندگان سرویسهای ارتباط با اینترنت آغاز میشود و کلیه فعالیتهای آنان در قالب یک فایل لاگ ذخیره میشود. آنچه که به عنوان قواعد مربوط به حریم خصوصی در سایتها درج میشود، هشدارهایی در همین زمینه است؛ و این که اطلاعات گردآوری شده از شما به عنوان یک فرد، بدون اجازه، در معرض دید دیگران قرار نمیگیرد. اما به هر حال مجموع پروفایلهای کاربران به عنوان یک هدف درآمدزا همواره مورد توجه سرویسدهندگان است: درآمد ناشی از فروش اطلاعات مربوط به علایق کاربران در شبکههای اجتماعی و کاوشگرها.
***********
پیوند بین هویتهای واقعی و سایبر میتواند تفاوتهایی احتمالی در شکلگیری پروفایل کاربران را قابل پیشبینی نماید. هنگامیکه بیاعتماد در فضای سایبر حکمفرما باشد، میزان پنهان شدن بیشتر میشود و هویتهای مستعار رونق مییابند. هویتهای مستعار بر آمده از پروفایلهای مخدوش، ناقص و جعلی است(بابایی، ۱۳۹۱).
شبکههای اجتماعی محیط مناسبی را برای ایجاد، کنترل و تغییر هویت کابران ایجاد کردهاند. کاربران برای بهرهمندی از ارتباطات درون شبکه اجتماعی، ناگزیر از تکمیل فیلدهایی در درون پروفایل خود هستند. از نظر شناسایی کاربران، ارزش هر کدام از این فیلدها با یکدیگر برابر نیست. این پروفایلها شناخت نسبتاً خوبی از شخصیت واقعی فرد ارائه میکنند. برخی مطالعات هم نشان میدهد که دروغپردازی در این فضا به کمینه میل میکند (Hancock, Toma and Ellison, 2007). با تداوم تعامل و افزونی حجم پروفایل، شفافیت هویت دیجیتالی بیشتر میشود.
جدای از پیشینه رفتارها و کنشها، پرسش این است یک پروفایلهای متعارف، باید دارای چه حجم و کیفیتی از اطلاعات باشد تا آیینه شخصیت کاربران تلقی گردد؟ و دوم این که چه عناصری در پروفایل، نقش پررنگتری در معرفی کاربران ایفا میکنند؟
منابع
بابایی، محمود (۱۳۹۱) اعتماد در فضای سایبر: شبکههای اجتماعی. گزارش طرح پژوهشی. پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران.
میرزامحمدی، علی (۱۳۸۸) مشروح بیوگرافی و نظریه اروینگ گافمن. http://mirzamohammadi.blogfa.com/post-23.aspx
DÖring, N. (2006), “Personal home pages on the web: a review of research”, Journal of Computer-Mediated Communication, Vol. 7 No. 3.
Bukvova, H. (2012). A holistic approach to the analysis of online profiles.. Internet Research, 22, 340-360.
Cortis, Keith; Scerri, Simon; Rivera, Ismael and Handschuh, Siegfried (2012) Discovering Semantic Equivalence of People behind Online Profiles. Proceedings of the Fifth International Workshop on Resource Discovery (RED 2012).pp. 104-118.
Hancock, J.T., Toma, C., & Ellison, N. (2007). The truth about lying in online dating profiles. Proceedings of the ACM Conference on Human Factors in Computing Systems (CHI 2007), 449-452
دیدگاههای تازه