دکتر محمود بابائی

تبیین مفهوم نوستالژی

نوستالژی به احساس اشتیاق افراد به دوره های گذشته و ارتباط عاطفی بین گذشته و حال افراد اشاره دارد. مفهوم نوستالژی از گذشته تا امروز به گونه‌های مختلف تعریف شده است. این واژه، برای اولین بار توسط یوهانس هوفر در سال 1688 برای توصیف علائم جسمی و روانی مزدوران سوئیسی که از وطن خود دور بودند، استفاده شد. اما مفهوم این واژه در گذر زمان دستخوش تغییر شد.

در نگاه نخست، نوستالژی، نوعی اشتیاق و تعلق ما به مکان است؛ آرزوی بودن در یک مکان خاص و دلبستگی به آن. اما ماهیت این تعلق خاطر، در واقع اشتیاق به زمان است و نه  مکان. به‌جای تمرکز بر مکان‌های افسانه‌ای، در حقیقت ذهنیت خود را درباره زمان‌های اسطوره‌ای آشکار می‌کنند. زمان‌هایی که برای ما شکوه و جلوه بی‌همانندی داشته و یگانه بوده و غیرقابل تکرار.  گذشت زمان، رؤیاها و آرزوهای ما را دستخوش تغییر می‌کند تا پرنده ذهنمان به دوران گذشته پرواز کند و به حسرت یاد کند: آن فرصت‌ها و شکوهی که بود و اکنون نیست.

بدین‌سان، نوعی اسطوره‌سازی و طغیان در برابر برگشت‌ناپذیری زمان، رخ می‌دهد و گذشته، به اسطوره تبدیل می شود. زمان، بر خلاف فضا/مکان، هرگز قابل بازگشت. زمان برگشت ناپذیر است؛ نوستالژی واکنشی به این واقعیت حسرت بر انگیز است. دلتنگی برای گذشته، ترکیبی از تلخی و شیرینی، گمشده و یافت شده، دور و نزدیک، نو و آشنا، نبودن و بودن است. گذشته ای که تمام شده و رفته و ما از آن دور شده ایم یا در حال حذف شدن هستیم، با جادوی نوستالژی برای مدت کوتاهی دوباره آنرا فرا می‌خوانیم.

نوستالژی شناخت و احساسات را دوباره تنظیم می کند تا دست‌کم آسایش و امنیت ذهنی و حسی برایمان ایجاد کند. ممکن است گذشته‌ای که آنرا شیرین و رؤیایی می‌دانیم، در واقع چنین نبوده و ما برای آرامش خود، زشتی‌ها و پلشتی‌هایش را می‌زداییم و آنرا پر از شیرینی و زیبایی می‌کنیم و می‌شود: «روزهای خوب گذشته». اما تفاوت ندارد. مهم ساخته‌های ذهنی ما از «آن دوران..» است نه واقعیتی که بوده. در ادامه بازهم به این نکته اشاره خواهیم کرد.

متن کامل بخش 1

.