■کاربران اینترنت میتوانند ساختار گردش اطلاعات را تغییر دهند
ارتباطات و رسانه, اطلاعات و دانششناسی, تولید محتوا, فضاي سايبر 4th نوامبر 2014سه شنبه, 13 آبان 1393 ساعت 10:45
محمود بابایی در گفتوگو با شفقنا رسانه مطرح کرد

شفقنا رسانه- زهرا رستگار: بسیاری از افراد معتقدند میتوانند اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق فضای مجازی کسب کنند. حتی در بین آنها نظراتی مبنی بر آنکه هر چه بخواهم از اینترنت پیدا خواهم کرد، نیز وجود دارد. اما آیا به راستی گردش اطلاعات در اینترنت آزاد است و هر فردی دربارهی هر چه بخواهد، میتواند اطلاعاتی کسب کند یا خیر؟ در مقابل این گروه، افرادی هستند که این پیشفرض را نادرست میدانند و معتقدند گردش اطلاعات در اینترنت و فضای مجازی پیچیده است و دسترسی به همهی اطلاعات ممکن نیست. محمود بابایی، معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم و فناوری و اطلاعات ایران(ایران داک) در گفتوگویش باشفقنا رسانه این پیشفرض ها را بررسی میکند و معتقد است پاسخ این سوال یک دستهبندی دارد و تنها با یک آری یا خیر نمیتوان به چنین سوالی پاسخ داد. آنچه در ادامه می خوانید به بررسی گردش آزاد اطلاعات در فضای سایبر و شبکههای اجتماعی میپردازد.
آیا جریان اطلاعات در شبکههای اجتماعی و فضای سایبر به شکل آزاد وجود دارد؟
پاسخ «آري» يا «خير» نميتوان به اين پرسش داد. بيشتر از زاويهی سياسي به اين موضوع پرداخته شده است. يعني کسانی که اطلاعات را تولید میکنند و آن را در رسانهها به گردش در میآورند و منتشر میکنند، هدفشان تأثير بر ذهن مخاطب و تغيير نگرش اوست. در فضای سایبر که ميتواند همهی کارکردهاي رسانهاي را داشته باشد، نیز همين فعالیت، ميتواند با ساز و کارهاي خاص خود وجود داشته باشد. در اينجا شما انتخاب نميکنيد، بلکه به دليل ويژگيهاي فضاي سايبر، در معرض اطلاعاتي قرار ميگيريد که مورد درخواست و مطلوب شما نيست. اما در جريان تعامل با شبکه، ناخواسته در معرض آن قرار میگیرید و چه بسا به واکنش شما هم بينجامد. در چنين وضعي، هنگامي ميتوان سخن از جريان آزاد اطلاعات به ميان آورد که فرصتهاي برابري براي دسترسي، نقد، پذيرش، يا رد اين اطلاعات وجود داشته باشد. واقعيت اين است که جريان پروپاگانداي حاکم بر فضاي سايبر از شيوههاي نوين و پيچيدهاي بهره ميبرد که موضوع «داشتن فرصت برابر براي تعامل» به عنوان شاخصي براي «جريان آزاد اطلاعات» دست نيافتني مينمايد. از سوي ديگر، اگر جريان انتشار اطلاعات در فضاي سايبر را در چهارچوب پروپاگاندا تحليل کنيم، اساساً بنا نيست چنين فرصتي براي مخاطب فراهم شود. پروپاگاندا، آمرانه و يک سويه است. اين گونه اطلاعات، همانند گذشته، به شکل مستقيم و زمخت به سمت کاربران فرستاده نميشود، بلکه همانگونه که گفتم پيچيده و متفاوت عمل ميشود.
فارغ از نگاه سياسي اشاره شده، نکتهی ديگر که در همين چهارچوب قابل گفتن است؛ فرصتهاي توليد و تبادل اطلاعات در مقياس وسيع و به وسعت همهی جهان است. اين در تاريخ بشر بيسابقه است. همهی مردم ميتوانند مطالبشان را به شکلها و گونههاي متنوع منتشر کنند؛ بازخورد دريافت کنند؛ واکنش ديگران را نسبت به آن بسنجند؛ در توليد محتوا به شکل گروهي مشارکت داشته باشند و سهمي در اطلاعاتي که فضاي سايبر و شبکههاي اجتماعي به گردش در آمده داشته باشند. آري، در کنار اين فرصت، ميتوان به برخي محدوديتهاي فني که از آن به «شکاف ديجيتالي» تعبير ميشود، اشاره کرد که کفهی اين فرصت را به سود «داراها» سنگينتر ميکند.
منظور شما این است که نمیتوان سوال را کلی پرسید، بلکه باید به جزییات گردش اطلاعات در این فضا پرداخت؟ اگر این طور است شما چه توضیحی در اینباره دارید؟
بله دقیقا همین طور است. من مثالی برای شما میآورم. شما براي اين که بازاريابي کنيد، هزينهی کلاني را متحمل ميشويد، بايد نيازسنجي کنيد و بازارها و مصرفکنندگان هدف را خيلي دقيق شناسايي نماييد. اين اطلاعات براي شما رايگان به دست نيامده است. اطلاعاتي است که آيندهی کسب و کار شما را ترسيم ميکند. چگونه حاضر ميشويد بستهی اطلاعاتي مربوط به بازار کالا يا خدمات خود را به اشتراک با رقبا بگذاريد؟ در حالي که هر جزیي از اين اطلاعات با هزينهی گزاف به دست آمده است. پس به عنوان نمونه، اطلاعات تجاري گرانقيمت است و با عنوان گردش آزاد اطلاعات نميتوان چنين انتظاري را مطرح کرد، درست مانند اطلاعات امنيتي.
دربارهی گردش آزاد اطلاعات به موضوع دیگری نیز باید اشاره کنم و آن ساز و کارهای ارتباطات در فضای سایبر است. یعنی در گردش اطلاعات باید به مدیای آن نیز اشاره کنید. مثلا هنگامی که من با شما از طریق ایمیل در ارتباط هستم، آیا این تأثیری همانند تأثیر ویدیو کنفرانس و اسکایپ و سایر مدیاها دارد یا خیر؛ تاثیر آن بیشتر یا کمتر است؟ هنگامی که رسانه و ابزار آن متفاوت باشد، عمق ارتباط و میزان تاثیرگذاری ارتباطات نیز متفاوت میشود. دستيابي کاربران به اطلاعات در فضاي سايبر تا حد زيادي تابع تناسب سازوکار ارتباطي آنان است و نه محدوديت و منع.

آیا اساسا پیشفرض اولیه در سوال، اشتباه است؟ يعني نميتوان گفت در فضاي سايبر جريان آزاد اطلاعات وجود دارد يا خير؟
پیشفرض شما اشتباه نیست، اما از نظر من ملاحظاتی دربارهی آن وجود دارد که بخشي از آن را در پاسخ به پرسش قبلي گفتم. به نظر من اطلاعات در جامعهی اطلاعاتی یک کالاست و ارزش اقتصادی دارد. اطلاعات به عنوان کالا شناخته میشود، ارزشگذاری و مبادله میشود. وقتی چیزی ارزش اقتصادی دارد، برای به دست آوردن آن باید پول پرداخت کنید. پس اطلاعات، کالایی دارای ارزش اقتصادي است. اگر قصد دارید بدانید که در فلان نقطهی دنیا چه نیازی وجود دارد که شما بتوانید کالایی متناسب با نیاز آنها تولید کنید، اول از شما پول خواهند خواست و سپس اطلاعات را ارایه خواهند داد.
از اين رو، هنگامی که از جریان آزاد اطلاعات سخن میگویید؛ نمیتوانید افرادی را نادیده بگیرید که سرمایههایشان اطلاعات است. «ایرانداک» اطلاعات پایاننامههای کشور را از دانشگاهها دريافت ميکند. اين که اطلاعات اوليه که گرانسنگ است به جاي خود؛ در مراحل پس از فراهمآوری، با صرف هزينهی سنگين، سازماندهی و پردازش شده و بر روي وب سايت پژوهشگاه ايرانداک منتشر ميشود يا با مراجعهی حضوري يا شيوههاي ديگر درخواست، در اختيار کاربران قرار ميگيرد. اين پاياننامهها از مرحلهی توليد محتوا در دانشگاه هزينه داشته است تا به ذخيره و انتشار آن در پايگاه اطلاعات پاياننامهها برسد. ضمن اين که ما براي انتشار اين اطلاعات با دانشگاهها تفاهمنامه امضا ميکنيم. بخش از سرمايهی ما همين اطلاعات است. يعني انتظار رايگان بودن اين اطلاعات، بدون تامين منابع هزينه، منطقي نيست.
نکتهی پاياني اين که فضاي سايبر، جايي نيست که همه چيز رايگان باشد. بايد بين «جريان آزاد اطلاعات» و «جريان رايگان اطلاعات» فرق گذاشت. گردش آزاد اطلاعات، يعني به دلايلي که فاقد وجاهت است، فرصت نشر اطلاعات را از ديگران سلب نکنيم. جريان آزاد اطلاعات، هيچگاه هم معني جريان رايگان اطلاعات نيست. علت آن را عرض کردم.
پس جریان آزاد اطلاعات به این معنی است که اگر شما هزینهی یک بخش از اطلاعات را پرداختید؛ راه شما را به شکل دیگری نبندند. پاسخ به سوال پیش فرضهای شما یک بلی و خیر یا مثبت و منفی نیست. یک توضیح کلی است و مانند این است که بگویید که آیا موجودی به نام پرنده خوب است یا خیر. این سوال پاسخی مثبت و منفی ندارد.
بنابراین شما معتقدید که گردش اطلاعات در دنیا با جنبهی اقتصادی آن پيوند دارد؟
به نظر من وجه اقتصادی یکی از این ملاحظات است. وقتي از موانع گردش آزاد اطلاعات سخن به ميان ميآيد، انگشت اتهام به سوي دولتها نشانه ميرود. اگر چه جريان آزاد اطلاعات ميتواند برخي تهديدها را متوجه دولتها کند اما نميتوان از نقش اين پديده در شفافسازي، نظارت همگاني، جلوگيري از فساد و مشارکت مردمي غفلت کرد. در عين حال، میتوانم به چند ملاحظهی دیگر نیز اشاره کنیم. وجه سیاسی، اقتصادی، امنیتی، مصلحتجویانه و حفظ مزیت رقابتی از دیگر ملاحظات آن است. یک سری اطلاعات رایگان وجود دارد. الزاما اطلاعات رایگان اطلاعات بیارزشی نیستند. یکسری اطلاعات به دلیل اقتصادی آزاد نیستند. به اطلاعاتی که قیمت برای آن پیش بینی نشده است، اطلاعات آزاد میگوییم. برخي از اقلام اطلاعاتي نيز هنگامی که هزینهی اطلاعات را پرداخت کردید، برای شما قابل دسترسی است. سطح دیگری از تقسیمبندی اطلاعات، امنیتی است که مربوط به امنیت فرد، حریم خصوصی سازمانهای مختلف دولتی و شرکتها، اسناد مربوط به امنیت جهانی؛ مانند تروریسم و ویروسهایی که منتشر میشود، اطلاعاتی دربارهی جنگ منطقهای و اطلاعات مربوط به امنیت ملی است. این اطلاعات آزاد نیست و قرار هم نیست که آزاد باشد.
اگر اطلاعاتی مربوط به امنیت ملی است؛ قرار نیست بدانیم چه سلاحی را صادر یا چه سلاحی وارد میکنيم. آشکار است هیچ کشوري در دنیا وجود ندارد که این اطلاعات را برای شهروندان خود منتشر کند، چه برسد به ايجاد دسترسي به آن، در فضاي سايبر!
نوع دیگری از اطلاعات به شکل مصلحتجویانه و براي حفاظت از کاربر، از گردونهی گردش اطلاعاتی ما حذف میشود. به فرض شما خواهر بزرگ خانواده هستید و تصور میکنید، خواهر کوچکتر شما نبايد صحنهی اعدام یک فرد با طنابدار، صحنههاي دلخراش تصادف، خشونت، برهنگي و مانند آنها را ببیند. اين شگرد، نه امروز و براي فضاي وب، بلکه در رسانههاي سنتي هم به کار گرفته شده و ميشود. مانند رتبهبندي سني فيلمها، کتابها و برنامههاي تلويزيوني.
یکی دیگر اطلاعاتی است که حفاظت از آنها براي سازمان يا حفظ مزيت رقابتي سازمان ضروري است. حوزهی شغلی و کسب و کار باز میگردد. اطلاعات مربوط به موقعيت کاري سازمان و شگردهاي آن، بسيار با ارزش هستند که تا کهنه يا افشا نشدهاند، هيچ گاه منتشر نميشوند. شما به عنوان يک سازمان يا شرکت، از فرصت و ویژگی خاصی که برخوردار هستید و رقبا آن را ندارند، چشمپوشي نميکنيد.
اگر سوال اول را دربارهی شبکههای اجتماعی مطرح کنیم، باز هم به همین پاسخ میرسیم؟
در کليت آن شايد نتوان پاسخي متفاوت يافت. الگوي جريان آزاد اطلاعات ميتواند متفاوت باشد. چون نظريهپردازي در اين زمينه از خاستگاههاي فکري گوناگوني بوده است. يونسکو به عنوان سازمان جهاني، فعاليت چشمگيري در اين زمينه داشته است.
شبکههای اجتماعی به شکل موضوعی، تخصصي و عمومي هستند. اين شبکهها بر محور پروفایلهای افراد بنا میشوند. در گروههای مباحثه و وبلاگستان نقش پروفايلها کمرنگتر است. در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و کلوب و مانند آنها از ويژگيهايي مانند سن، جنس، تحصیلات و علايق و غيره از شما پرسیده میشود. وقتی در یک جمعی علایق شما به طور کامل مطرح میشود؛ آن هنگام شما مرتبط با افرادی خواهید شد که آنها نیز چنین علایقی دارند. یعنی شما در شبکه برای افراد شناخته شده هستید. وقتی شما پروفایل خود را کامل بسازید؛ امکان اين که همشهریان، همکلاسيها، همفکران، و ساير افراد را بيابيد، فراهم ميشود. میتوانید با افرادی که علایق مشترک دارند نیز ارتباط برقرار کنید و با آنان تبادل اطلاعات داشته باشيد. منطق گردش اطلاعات در اين شبکهها اين چنين است. اما همواره خطوط قرمزي ترسيم ميشوند که براي کاربران دردسر ساز است و جريان آزاد اطلاعات را مختل ميکند.
جریان آزاد اطلاعات در شبکههای اجتماعی تابع قواعد از پيش تعيين شده در سايتهاي شبکه اجتماعي است. اين قواعد، گاهي تحت کنترل کاربران است و آنها هستند که محدوديتهاي دسترسي را تعريف ميکنند. از اين رو، تبادل اطلاعات، ارتباط مستقیمی با فضای تنفس کنشگران دارد. در این فضا، کنشگران در چارچوب گفتمان خاصی به تبادل نظر و اطلاعات ميپردازند.

از سخن شما چنين استنباط ميشود که فضای مجازی یکسری زیر مجموعهها دارد. یعنی فضای کلی یک قاعدهی کلی دارد و هر کدام از این زیرمجموعههای فضای کلی نیز یک سری قوانین و محدودیتها دارند.
بله، درست است. در فضای سایبر به طور کلی، شبکهی اجتماعی، وبلاگستان، سایتهای خبری، فضاهای چت و گروههای مباحثهای وجود دارند که در آنها اشتراکگذاری و تبادل اطلاعات انجام میشود. جمع همهی اینهاست که پديدهاي به نام فضای سایبر را به وجود ميآورد. البته اين، به معناي تعريف فضاي سايبر نيست. در بخشي از این فضا، با نام وبلاگستان، اگر به قوانین و محدودیتهای سایت احترامی گذاشته نشود، باعث حذف شدن آن وبلاگ میشود. در شبکههاي اجتماعي نيز رفتار شما ثبت ميشود، رفتار شما نقش تعيين کنندهاي در تبديل شما به عنوان نقطهی ثقل يا کاربري مهجور دارد. در چنین فضايي، جریان آزاد اطلاعات به شکل مداوم تبصره پیدا میکند. محدوديتهايي به موجب قوانين وضع ميشود که جاي ويژهی خود را دارد.
در صحبتهای خود اشاره کردید که در شبکههای اجتماعی پروفایلی از ویژگیهای فردی، تحصیلی و مشخصات کامل علایق و سایرمشخصات فردی ساخته میشود. سپس افراد و کاربران با آن ویژگیها به شبکههای اجتماعی میآیند. اغلب به نظر میرسد جامعهی مخاطب هر فرد جامعهی کوچکی است که ویژگیهای جوامع ارگانیکی را بازتولید میکند: تلاش افراد برای همرنگ شدن، نوع نظارت و سایر موارد؛ آیا به نظر شما میتوانیم چنین شباهتی را قایل شویم؟
یک سری الگوهای رفتاری برای کنشگری و فعالیت در سايتهاي شبکه اجتماعي وجود دارد. من ضرورتي به تلاش براي این که الگویی را با مسالهی زیست محیطی یا زیستشناسی مرتبط يا تشبيه کنيم، نميبينم. اصل را بر این قرار دهيم که از زمان حضور بشر روی زمین شبکههای اجتماعی وجود داشته است. ابتداییترین شکل آن شبکهی خانواده است. افراد در آن شبکه نقشها و کارکردهایی دارند. کارکرد شبکههاي اجتماعي فضاي سايبر، هماهنگي زيادي با شبکههاي زندگي واقعي دارد. اگر فرض را بر اين بگذاريم که از هويت مستعار يا ويژگيهاي ساختگي در شبکههاي اجتماعي استفاده نميشود، درک اين هماهنگي آسانتر خواهد شد. کاربر در شبکههاي اجتماعي افزون بر هويت مستقل خود، يک هويت شبکهاي پيدا ميکند که به جايگاه و وزن او در شبکه وابسته است. اگر به شبکههای اجتماعی نگاه کنید، یک سری گرهها يا نودهایی داراي انبوهي از پيوند هستند. اين پيوندها، کاربران ديگر هستند. نقاط ثقل در شبکه به همين شکل پديد میآیند و تأثيرگذار ميشوند. هويتهاي واقعي کاربران ميتواند در فزوني وزن ارتباطي گرهها در شبکههاي اجتماعي فضاي سايبر موثر باشد.
پس ميبينيد سايتهاي شبکهی اجتماعي فضاي سايبر، به خودي خود فقط زيرساختهاي سختافزاري و نرمافزاري را فراهم مينمايند. کاربران هستند که اطلاعات را توليد و منتشر ميکنند. فارغ از اين گمانهزني که برخي از شبکههاي اجتماعي، به شکل معناداري، چه آشکار و چه پنهان، جهتگيري خاص خود را دارند.
با توجه به همین شباهتها اغلب فضای این شبکهها سطحی به نظر میرسد و کمتر بحث جدی مطرح میشود. اصولا آیا میتوانیم در این شبکهها انتظار بحثهای جدی داشته باشیم یا همانطور که برخی معتقدند، شرایط فعالیت در شبکههای اجتماعی بالذات سطحی همراه است؛ میتواند مقدمهای برای طرح بحثهای جدی باشد؟
گردش مناسب و سالم اطلاعات خیلی بهتر از گردش پر حجم اطلاعات است. به این معنا که جعل، خرافه، دروغ و توهین از چرخهی آزاد اطلاعات حذف شود. سالمسازی يک هدف در جريان آزاد اطلاعات است که رکن اصلي آن کاربران فضاي سايبر هستند. سالمسازی به معنای اخلاقی کردن است. یعنی ممنوعيت دروغ، اتهام، افشاي اسرار خصوصي، فريب، سرقت به هر شکل، و… .
اين گمان که فضای اجتماعی جاي شوخی است و نبايد آن را چندان جدي گرفت، نگرش واقعي و درستي نيست. فقط به يک نمونه اشاره کنم که در ماجراي گرفتار شدن سربازان ایرانی در چنگ تروریستها، کمپینی پر سروصدا راهاندازی شد که اگر به آثار ملي و اخلاقي آن بپردازيم، خواهيم ديد که کارزاري بسیار موثر عليه تروريسم وابسته بود. هنگامی که شما بتوانید یک میلیون نفر را بسیج کنید و از آنها براي اقدامي امضا بگیرید، آن هم با هويت واقعي، کاري کم اهميت نیست. تعداد کامنتهایی که در ذیل یک خبر درج میشود و منجر به حذف یا اصلاح یک خبر میشود، نتيجهی همين کنشگريهاي و ايجاد کمپين در فضاي سايبر است. فضای سایبر ادامهی فضای زیستی است و جزء جداییناپذیر فضای زندگی ماست. پس چگونه میتوانیم سخن از چيزي بگوييم که به تعبير شما سطحي است و عمقی ندارد؟
کم نيستند کمپینهایی که در فضای فیزیکی شکل میگیرند، اما سرنخ آنها در فضای سایبر و شبکههای اجتماعی است. تداوم گفتمانهای فضای فیزیکی را در فضای سایبر میتوانید ببینید. اگر منظور شما اشاره به مصاديقي از سطحي بودن و ابتذال در فضاي سايبر باشد، من ميتوانم همين وضعيت را در فضاي فيزيکي زندگي براي شما شاهد بياورم.
سخن پایانی؟
در گردش اطلاعات بايد نقش کابران را فراتر از آنچه در رسانههاي سنتي فرض ميشد، نگريست. مخاطب در فضاي سايبر، از جمله شبکههاي اجتماعي، هدف نيستند تا هدف گلولهی اطلاعات قرار گيرند. آنان نقش فعالي در توليد محتوا و گردش اطلاعات دارند. مخاطب، يا به تعبير بهتر، کاربر فعال است و آگاه شده است. او ابزارهای فعال بودن را در اختیار دارد. به عنوان کنشگر در فضای شبکههای اجتماعی نقش ايفا میکند و برای خود حقی قایل میشود. حتی با اهرمهايي که در دست دارند میتوانند، ساختارها را نیز تغییر دهند تا گردش اطلاعات به شکل مطلوب آنان انجام گیرد. آنان در پيريزي و استقرار قواعد فعالیت در شبکههای اجتماعی سهم اساسي را براي خود قایل هستند که اهرم فشار بسيار خوبي براي محدوديتهاي آمرانهی آشکار يا پنهان است. اين اهميت و کانون قرار گرفتن کاربران را بايد به درستي دريابيم.
انتهای پیام
منبع: پايگاه خبري شفقنا
باز نشر در: روزنامه مردم سالاري
(در مواردی این مصاحبه، با تغییراتی و بدون درج نام خبرنگار و منبع اصلی بازنشر شده است که کاری غیراخلاقی و غیرقابل قبول است)
دیدگاههای تازه