■ آسيب شناسي پذيرش مسئوليت علمي
يادداشتها 15th دسامبر 2011محيط هاي علمي و آکادميک ايران، به دليلهاي زيادي با پديده «پذيرش مسئوليت- تعلل و تأخير در انجام وظايف» روبرو هستند. اشاره به مصداقهاي اين پديده، ميتواند اين واقعيت را آشکارتر کند. در دانشگاهها، استادان راهنما و مشاور، مسئوليت هدايت دانشجو براي پژوهش در رساله تحصيلي را به عهده دارند. دانشجويان گزارش پيشرفت کار خود را به استادان ارائه ميکنند. مطالعه گزارش، با توجه به تراکم و حجم فعاليتهاي علمي- پژوهشي ( يا اجرايي) استادان، نيازمند زمان است. سقف زماني براي پاسخگويي چقدر است؟ بنا به اطلاع اينجانب، تقريباً قاعدهاي وجود ندارد تا الزامي به رعايت محدوده زماني شود. پس موضوعي تا اندازهاي عرفي ميشود. اين «زمان عرفي» ميتوان از هفتهها تا ماهها باشد! محاسبه کنيد، بازخورد ديرهنگام در چنين فرايندي، چه زماي را به هدر ميدهد و چه تأثيري بر کيفيت انجام کار دانشجويان ميگذارد. اگرچه استثنا هم در اين ميان وجود دارد و خود شاهد آن بودهام. اما مايلم بگويم که کساني هم هستند که پاسخ زودهنگام و سريع را، نشانه منفي ارزيابي ميکنند! جزئيات اين گونه ارزيابيها را بايد از زبان خودشاان شنيد. اما، آنچه جاي تأمل دارد، آثار منفي اين نگرش و شيوه کار بر روند فعاليتهاي پژوهشي و آموزشي است.
در داوري مقالههاي نشريههاي علمي نيز به شکلي اين رويه به اپيدمي تبديل شده است. کساني که داوري مقالههاي علمي را ميپذيرند، عليرغم تذکر «..تا تاريخ … يا مدت… ديدگاه خود را درباره مقاله ارسال فرماييد»، ماهها، اظهار نظر را به تأخير انداخته و هيچگاه خود را در جايگاه و شرايط نويسنده مقاله قرار نميدهند. چه نيکو است، کسي که تا چند ماه فرصت مطالعه و بررسي يک مقاله را ندارد، از همان آغاز، بدون معطلي شرايط خاص تعيين کند يا از پذيرش داوري امتناع ورزد. اگر چه مديران و سردبيران نشريههاي علمي ميتوانند با در نظر گرفن گزيههاي مناسب، نقش مهمي در اين اصلاح اين روند داشته باشند؛ گزينههاي داوري را به افراد خاصي محدود نکنند و دامنه انتخاب داور را گسترش دهند.
لازم است نوعي بازنگري در مناسبات رايج در امر داوري و ارزيابي در محيطهاي علمي و دانشگاهي انجام گيرد. کادرهاي علمي، در پذيرش مسئوليت، تابع نظم باشند و در صورتي که تراکم کار، از پذيرش اوليه مسئوليتهاي جديد خودداي ورزند. بيگمان، با چنين رويکردي، هم خودرا از زيربار وظايف جديدي که الزامي خاصي به انجام آن ندارد، رها ميکنند و هم، فرصت ورود چهرههاي علمي ديگر را بدهند، کساني که به رغم توانايي بالاي علمي، در بيشتر اوقات، ناديده گرفته ميشوند.
چنين باد!
دیدگاههای تازه