فضاي سايبر، به عنوان مولود تعامل انسان با فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي،  امكانات و الگوهاي نويني را براي تعاملات فكري و انديشه‌ورزي فرا روي جوامع عصر كنوني قرار داده است. اگرچه فضاي سايبر بدون ارتباط با واقعيات عيني و معمول در جوامع نيست اما به دليل فضا، امكانات، زيرساختها، ابزار، ويژگيهاي تعاملي، و ذهنيت كاربران، گفتمانهايي كه در آن شكل مي‌گيرد ويژگيها، ابعاد، و سازوكارهاي مختص به خود را دارد. بنا به تأكيد «بلومر» بين گفتمان و تكنولوژي رابطه‌اي جدايي‌ناپذير وجود دارد.

براساس آخرين آمار رسمي شرکت فناوري اطلاعات ايران ، تعداد کاربران اينترنت در ايران 25 ميليون و 600 هزار نفر است که 400 هزار نفر از آنها به اينترنت پرسرعت دسترسي دارند.  رشد آمار استفاده از اينترنت در ايران، موجب ملحق شدن تعداد بيشتري از شهروندان به فضاي مجازي شده و با تعامل در اين محيط، هم تأثير مي‌گذارند و هم تأثير مي‌پذيرند.  بطور طبيعي، عمده كاربران اينترنت، اقشار تحصيلكرده، دانشجويان و دانش‌آموزان هستند كه تأثيرپذيري آنان از محيط سايبر، در بلند مدت آثار عيني خود را در مقياسي وسيعتر نشان مي‌دهد.

اكنون فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي، با اثرگذاري بر ابعاد گوناگون ارتباطات، موجب پيدايش پديده‌اي به نام «فرهنگ سايبر» شده است. در فضاي فرهنگي سايبر، الگوهاي نوين گفتماني شكل گرفته است كه دامنه و ماهيت آن ناشناخته مانده است. در اين فضا، به نوعي، موضوع ايجاد فضاي كاملاً شخصي، به چالش كشيدن افكار و انديشه‌ها، نضج گرفتن پاره فرهنگهاي مجازي، تعامل بين‌فرهنگي، و قواعد گفتماني مبتني بر ارزشهاي فرهنگ سايبر مطرح است .

پيدايش مفاهيم و پديده‌هايي چون قدرت سايبري(Cyber Power)، سايبورگ(Cyborg)، سايبر دموکراسي (cyber democracy)، سايبرفيمينيسم(cyber feminism)، روانشناسي سايبر(cyber physiology)، كافه سايبر (cyber cafe)، روابط سايبري (cyber relationships)، گفتمان سايبر (cyberdiscourse) و  سايبر پانك (cyberpunk) از پيامدهاي ايفاي نقش فضاي سايبر در اين حوزه است كه‌ آشكار شدن  آثار اجتماعي چنين تعاملاتي، در يك پروسه دراز مدت، دور از انتظار نيست؛ چرا كه فضاي مجازي به موازات فضاي واقعي زندگي و به عنوان جزئي از آن و با ماهيتي متفاوت موجوديت يافته است.

كنشگران، علمي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي نيز از اينترنت براي پيشبرد راهبردها و بسط الگوهاي گفتماني مورد نظر خود، از فضاي سايبر سود مي‌جويند. اين مهم در چهارچوب وبلاگستان و شبكه‌هاي اجتماعي محيط سايبر انجام مي‌شود.

اين باور وجود دارد كه غير قابل تطبيق بودن آنچه در فضاي سايبر مي‌گذرد با با واقعيتِ بيروني(واقعي) و وجود فاصله زياد بين آنها، امري خطرناک بوده و پيامدهاي زيانباري را به دنبال دارد. روشن نبودنِ انواع، ابعاد، الگوها، ميزان پايداري ، حوزه‌هاي گفتماني، و  ماهيت گفتمانهاي فضاي سايبر، از يك سو، و ساز وكارهايي كه اينترنت در خدمت اين گفتمانها قرار مي‌دهد، از سوي ديگر، موجب ناشناخته ‌ماندن ماهيت گفتمانها و  فقدان دسترسي به نقشه روشني از اين فضا خواهد شد.

به واقع، هم گفتمانهاي رايج در فضاي سايبر و هم سازوكارها و ابزار اينترنتيِ  آن، در ايجاد و توسعه و شكل دادن به دانش سهيم هستند. ابعاد تأثير اينترنت  شكل‌گيري، توسعه گفتمان در فضاي مجازي ايران ناشناخته است و هويت و الگوهاي اين نوع گفتمانها نيز ناشناخته مانده است. با  فقدان تبييني روشن از الگوهاي گفتمان كنوني فضاي سايبري ايران، در آينده نيز نمي‌توان سير تحولات گفتماني و تكوين آنها را در اين محيط رصد كرد.