■ رسانه اجتماعي
ارتباطات و رسانه 30th ژانویه 2011تعاريف موجود از رسانه اجتماعي بسيار متنوع است؛ اغلب اين تعاريف، بر روي دو عنصر «اشتراكگذاري» و «تعامل» در تعريف رسانه اجتماعي تأكيد دارند. برخي از تعاريف، توليد و انتشار محتوا را برجستهتر كردهاند و رسانه اجتماعي را رسانهاي دانستهاند كه امور توليد ويديو، صدا، متن يا چندرسانهاي در آن توسط كاربران انجام ميشود و در محيط اجتماعي سايبر منتشر شده و بين همتايان به اشتراك گذارده ميشوند، مانند بلاگ، ويكي[1]، يا
سايتهاي ميزبان فيلمهاي ويديويي(Capilanou and Bottlepr, 2010). در تعريف ديگر، به مصاديق رسانه اجتماعي اشاره شده و اين نوع رسانه را شامل سايتهايي ميداند كه بر اساس مشاركت كاربر و توليد محتوا توسط كابر شكل گرفتهاند؛ مانند سايتهاي شبكهسازي اجتماعي مانند لينكدين، فيسبوك،سايتهاي نشانگذاري[2] اجتماعي مانند دليشس(Del.icio.us[3]) سايتهاي اخبار اجتماعي مانند ديگ[4](Digg) يا رديت[5](Reddit)، و ساير سايتهايي كه كانون توجهشان تعامل با كاربر است(Searchenginewatch and Creativemediafarm, 2010).
آندريس كاپلان[6] و مايكل هيلين[7] رسانه اجتماعي را به مثابه «يك دسته ابزارهاي اينترنتي كه بر بنيان ايدئولوژيكي و تكنولوژيكي وب 2 استوار هستند، و به كاربران امكان توليد محتوا و مبادله آنرا مي دهند» تعريف ميكنند(Kaplan and Haenlein, 2010:59-68).
در يك جمعبندي ميتوان گفت، رسانه اجتماعي، رسانهاي است كه داراي ويژگي «اجتماعي بودن» است، زمينه تعامل اجتماعي و اشتراك اطلاعات، دانش و ديدگاههاي كنشگراني را كه به جوامع آنلاين پيوسته اند، فراهم مي سازد، دسترسيپذيري بسيار بالايي دارد و از تكنيكهاي انتشار مقياسپذير در آن استفاده شده است. انواع رسانههاي اجتماعي عبارتند از شبكه هاي اجتماعي، انجمن هاي مباحثه، چت، پادكستها[8]، بلاگها، و ويكيها.
ويژگيهاي رسانه اجتماعي
رسانههاي اجتماعي با استفاده از تكنولوژيهاي نوين بطور روزافزون، پوشش خود را گستردهتر ميكنند. بستر اين پيشرفت رسانه اجتماعي وب2 است. رسانه اجتماعي از رسانههاي صنعتي و سنتي و چاپي مانند روزنامهها، تلويزيون و فيلم متمايز هستند. رسانههاي اجتماعي در مقايسه با رسانههاي صنعتي كه نيازمند منبع قابل توجهي براي نشر اطلاعات هستند، نسبتاً ارزان و براي همه دسترسپذيرند.
يك ويژگي مشترك رسانه اجتماعي و رسانه صنعتي، توانايي ايجاد ارتباط با مخاطبان در مقياس كم يا زياد است؛ مثلاً، مطالب يك وبلاگ ممكن است از صدها تا ميليونها مخاطب داشته باشد. ويژگيهايي ديگري هم هست كه رسانههاي اجتماعي را از رسانههاي صنعتي متمايز ميكند مانند، هزينههاي توليد محتوا، مالكيت رسانه(معمولاً مالكان رسانههاي صنعتي دولتها يا بخش خصوصي قدرمتند است ولي رسانه اجتماعي ميتواند به همگان تعلق داشته باشد حتي بدون داشتن سرمايه يا با سرمايه اندك)، نوع مهارت مورد نياز براي توليد محتوا، سرعت انتقال، همزماني يا غيرهمزماني، قابليت ويرايش و تغيير مداوم.
شكلهاي اصلي رسانه اجتماعي در فضاي سايبر
رسانه اجتماعي به كمك تكنولوژي اينترنت متولد شد. رسانه اجتماعي براي مردم امكان به اشتراكگذاري مطالب، ديدگاهها، تبادل نظر و دريافت بازخورد را مهيا ميسازد. كاربران در اينگونه سايتها ميتوانند پروفايل ويژه خود را ايجاد كنند و با همان شناسه به تعامل، گفتگو، تبادل پيام با افراد مورد نظر، دوستان و خويشاوندان خود بپردازند. رسانههاي اجتماعي فضاي سايبر را ميتوان در هفت گونه دستهبندي كرد: شبكههاي اجتماعي، کامیونیتیهای محتوایی، فرومها(انجمنهاي مباحثه)، وبلاگها، ويكيها، پادكستها، و ميكروبلاگها.
رسانه اجتماعي ابزاري براي تغييرات اجتماعي
رابطه بين جنبشهاي اجتماعي و رسانه مستحكم و پيدايش رسانه اجتماعي، استفاده از آن را بسيار گسترش داده است(Atton, 2003). رسانههاي اجتماعي بطور گسترده در جنبشهاي اجتماعي براي آموزش، سازماندهي، اشتراك فراوردههاي فرهنگي جنبش، ارتباط، ايجاد همبستگي و مانند آنها مورد استفاده قرار گرفته است(Reed, 2005). كنشگران اجتماعي و شهروندان سراسر جهان از قابليتهاي شبكه ارتباطي براي پيشبرد برنامهها، دفاع از ارزشها و علايق خود استفاده ميكنند. افزونبراين، آنان بطور روزافزوني از نقش تعيينكننده سيستم چندرسانهاي نوين و نهادهاي نظمدهنده فرهنگ و سياستهاي اجتماع آگاهتر ميشوند(Castells, 2009: 54-57). البته، برخي به نقش تمام عيار رسانههاي اجتماعي در جنبشهاي اجتماعي ترديد دارند و به نابرابري در دسترسي و عدم فراگيري در وسعتي كه جنبش گسترده شده، اشاره ميكنند(Wasserman, 2007). برخي نيز، حتي در صورت دسترسي، در اصل كيفيت استفاده دمكراتيك و مفيد از آن در جنبشهاي اجتماعي به ديده ترديد مينگرند(Marmura, 2007).
كاربرد رسانه اجتماعي توسط جنبشهاي اجتماعي معتدل، مفيد و تأثيرگذار بودن آنرا را اثبات كرده است. آنچنان كه در جنبشهاي سياسي و اجتماعي مصر و تونس مشاهد شد. اگرچه اين تحولات ريشه در نارضايتي عمومي داشت، اما، نميتوان نقش رسانههاي اجتماعي را در برانگيختن و سازماندهي مردم براي حضور در خيابانها و ميادين و ابراز نارضايتي ها ناديده گرفت.
[1] Wiki (ويكيها، سايتهايي هستند كه امكان ويرايش، افزودن، كاستن و حذف كردن مطالب را به كاربران عضو ميدهد)a
[2] bookmarking
[3] http://www.del.icio.us.com
[6] Andreas Kaplan
[7] Michael Haenlein
[8] podcast
_______________ منابع ___________________
Atton, Chris (2003)”Reshaping Social Movement Media for a New Millennium.” Social Movement Studies, 2.
Bottlepr (2010) www.bottlepr.co.uk/glossary.html
Capilanou (2010) www.capilanou.ca/help/login-page/active-cms/glossary.html
Castells, Manuel (2009) Communication Power. Oxford University Press.
Creativemediafarm (2010) www.creativemediafarm.com/information/glossary
Kaplan, Andreas M. and Haenlein, Michael, (2010) Users of the world, unite! The challenges and opportunities of social media, Business Horizons, Vol. 53, Issue 1, p. 59-68.
Marmura, Stephen, “A net advantage? The internet, grassroots activism and American Middle-Eastern Policy,” New Media Society 2008; 10; 247
Reed, T.V.(2005) The Art of Protest. Univ Of Minnesota Press
Searchenginewatch (2010) . www.searchenginewatch.com/define
Wasserman, Herman (2007)”Is a New Worldwide Web Possible? An Explorative Comparison of the Use of ICTs by Two South African Social Movements,” African Studies Review, Volume 50, Number 1 (April 2007), pp. 109–131
دیدگاههای تازه