■ كاربران اينترنت و نمايندگي جامعه
ارتباطات و رسانه, فضاي سايبر, نشر الکترونيکي 14th اکتبر 2013محمود بابايي
پاسخ دادن به اين پرسش كه «آيا كاربران اينترنت، كل جامعه را نمايندگي ميكنند يا خير؟» كاري است هم آسان و هم دشوار. آسان بودن آن ميتواند مستند به «تعداد كاربران» و «ضريب نفوذ اينترنت» باشد كه تا حد بسيار بالايي در كل كشور گسترش يافته و براي عموم قابل دسترسي است. اما، دشواري پاسخ اين است كه عملاً بخشهای تحصیلکرده جامعه و عمدتاً شهري كاربر اينترنت هستند و به قصد اداره امور شغلي و حرفهاي يا نيازهاي زندگي روزانه خود، از اينترنت استفاده ميكنند. از اين رو، گمانهزني درباره اين كه آنان «كل جامعه» را نمايندگي ميكنند، دشوار است.
گام نخست براي ارزيابي اين موضوع در ايران، انجام پيمايشي دقيق است تا نشان دهد «چه درصدي از جامعه به اينترنت دسترسي دارند؟»؛ و اگر دسترسي دارند، «آيا براي امور روزمره زندگي از اينترنت استفاده ميكنند؟» پاسخ دو پرسش گفته شده ميتواند به يك داوري و ارزيابي كلي رهنمون گردد تا بتوان بر پايه آن، با دقت بيشتري پاسخي درخور به پرسش نخست اين نوشته را داد. ضرورت اين پيمايش از آن جا ناشي ميشود كه «ضريب نفوذ اينترنت» به تنهايي نميتواند نشانگر «استفاده كاربران» باشد. بخشهايي از جامعه به رغم امكان دسترسي به اينترنت، از آن بهرهبرداري نميكنند.
به دليل نبودن آمار كشوري از ايران، به دادههاي يك پيمايش* در ايالات متحده امريكا اشاره ميكنم كه نشان ميدهد: 15% از افراد بالاي 18 سال از اينترنت استفاده نميكنند. اين در حالي است كه حل و فصل امور، و نيز اداره زندگي روزمره در اين كشور، بدون استفاده از اينترنت بسيار دشوارتر از ديگر نقاط جهان است. چرايي استفاده نكردن آنان از اينترنت گوناگون است؛ 34% علاقهاي به اينترنت ندارند يا نيازي به بهرهبرداري از آن نميبينند؛ 32% بهرهبرداري از اينترنت و درگير شدن با آن را دشوار ميدانند و از اين كه از طريق اينترنت به آنها زياني وارد شود نگران هستند؛ 19% گراني هزينه بهرهبرداري از اينترنت؛ و 7% نيز نبودن امكان دسترسي به اينترنت را از علتهاي آن بر شمردهاند.
به نظر ميرسد افزون بر فاصله زياد «نسبت كاربران اينترنت» به «كل جمعيت»، انتظار ميرود دادههاي چنين پيمايشي در ايران با جابجايي چشمگير در نسبتهاي پژوهش مورد اشاره همراه باشد. از اين رو، در حد يك فرض ميتوان گفت: جامعه كاربران اینترنت در ايران، كل جامعه را نمايندگي نميكند، بلكه در خوشبينانهترين حالت، نماینده بخش تحصیلکرده و شهري ايران هستند. پيمايشهاي اينترنتي نيز همواره با چنين چالشي روبرو هستند كه داراي سوگيري جدي هستند و «امکان تعميمپذيري» از پژوهش سلب ميکنند. به هر روي، به لحاظ تأثير پذيري جامعه از ارتباطات مبتني بر اينترنت، نميتوان قاطعانه وجود چنين شكافي را پررنگ جلوه داد. اينترنت، اكنون «غيركاربران» را هم زير تأثير خود گذارده و به گونهاي «با واسطه كاربران» ابعاد نفوذ خود را گسترش ميدهد. اگر چه بدون تكيه بر پژوهش، نميتوان دربارة ميزان تأثيرپذيري «كاربران» و «غيركاربران» سخن راند.
.Z.ickuhr, Kathryn (2013) Who’s not online and why. Pew Research Center*
http://pewinternet.org/Reports/2013/Non-internet-users.aspx (accessed Oct. 11, 2013)
4th دسامبر 2013 در ساعت 3:05 ب.ظ
استاد گرانقدر جناب آقای دکتر بابایی
با سلام و احترام
لطفا در صورت امکان، نتایج طرح پژوهشی خویش را با عنوان یادگیری الکترونیکی: با تأکید بر یادگیری مبتنی بر وب و طراحی مدلی برای یادگیری مبتنی بر وب در حوزه علوم اطلاع رسانی بر روی سایت شخصی خود قرار دهید. ضمناً چنانچه مقاله این طرح در جایی به چاپ رسانیده شده است را نیز اطلاع رسانی فرمایید.
با احترامات فائقه
___________________________________________
جناب آقاي حافظي
سلام
بخشي از نتايج اين طرح به شکل کتابي با عنوان «مقدمهاي بر يادگيري الکترونيکي» منتشر شده است که اطلاعات مربوط به آن را ميتواند از طريق پيوند موجود در صفحه نخست سايت بيابيد.
چون حق کپي و مالکيت اين طرح پژوهشي، متعلق به پژوهشگاه علوم و فناوري اطلاعات ايران است، متأسفانه اجازه ندارم متن کامل يا بخشي از آن را بدون اجازه منتشر سازم. اگر چنين نبود قطعاً از ارسال آن براي شما دريغ نميکردم. ناشر بخشي که به عنوان کتاب منتشر شده است هم خود پژوهشگاه است. اگر خواهان نسخه کامل آن باشيد من اجازه دارم نسخه چاپي آن را براي فقط مرور (در همان پژوهشگاه) در اختيار شما بگذارم.
شاد و سربلند