■ برای پاسخ به دو نیاز در نشر الکترونیکی
نشر الکترونيکي 23rd جولای 2011کتاب هفته، شماره 134- اول شهريور 1382
1- انگيزه شما از تألیف كتاب چيست و در پاسخ به چه نيازهايي است؟
تألیف كتاب مبتني دو ضرورت جداییناپذیر بود نخست نياز به دسترسي كاربران و متصدیان نشر الكترونيكي به مفاهيم كلي نشر الكترونيكي و گشودن باب مستندسازی اندوختههای علمي و تجربي اين حوزه در کشور؛ دوم جهتگیری برنامه استراتژيك مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران بهسوی نشر الكترونيكي مدارك علمي كشور و ايجاد دسترسي رايگان همگاني به اين منابع بود.در برنامه استراتژیک مركز، استانداردسازي و درك صحيح علمي از پديده نشر الكترونيكي براي انتشار حجم انبوه اطلاعات بهعنوان پشتوانه فعالیتهای عملي از جايگاه ویژهای برخوردار است. كتاب “نشر الكترونيكي حاصل توجه به اين دو نياز است.
2- كتاب تا چه حد بازگوكننده تمام وجوه و ابعاد اين پديده در جهان است؟
محور تلاش من در اين كتاب، به شكلي تبيين موضوع و آشنايي كلي با پديده نشر الكترونيكي است و نه بيشتر. اگر مروري بر كتاب داشته باشيد، درمییابید كه برخي موضوعها نظير “فرايندهاي نشر الكترونيكي” بهاختصار كامل مطرحشده است و مسائل “کپیرایت” نيز به همين منوال. بيان ماهيت نشر الكترونيكي در حدي كه مبين تمام وجوه و ابعاد اين پديده باشد مستلزم كار طولاني و عميق است كه از توان يك نفر خارج است. هر عنوان از فصلهای اين كتاب میتواند خود عنوان يك يا چند كتاب مستقل باشد. مثلاً ما اشارهای به سي. اس. اس کردهایم؛ شايد در حد يك يا دو صفحه؛ درحالیکه میدانید كه کتابهای مستقل متعددي در جهان درباره سي. اس. اس منتشرشده است. درباره ايكس. ام. ال و ساير مباحث هم همینطور.
پیوستهای كتاب شامل : روش توليد فايل “پي. دي. اف. فارسي”، “فراداده” و “روش ارجاع به منابع الكترونيكي” تا حدودي به يك راهنماي عملي میماند و با ساختار كلي كتاب اندكي فاصله گرفته است. اين پیوستها درواقع بخشي از كتاب در دست تألیف ” راهنماي عملي نشر الكترونيكي” است كه به دليل ضرورت و مراجعه و تماسهای فراوان كاربران براي كسب راهنمايي در اين زمينه بهعنوان پيوست در كتاب درجشده است.
3- درصد ترجمه و تألیف تحليل و میزان استفاده از تجارب
هسته اصلي كتاب برگرفته از يك طرح پژوهشي است كه در سال 1380 در مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران اجرا شد. محورهاي كار کاملاً مشخص بود و نگارش اثر با تکیهبر تجارب اندوخته شده در مدت اجراي طرح پژوهشي و كار عملي انجام گرفت. فصل سوم كتاب كه شامل دستورالعملهای كنسرسيوم وب جهاني است بيشتر از ساير فصلها از ترجمه بهره برده است. درباره آثار مربوط به فناوري اطلاعات، من هرگونه ادعاي تألیف به معناي مطلق آن را رد میکنم. ما نه ابداعکننده اين روش هستيم و نه فناوري آن کاملاً در اختيار ما است. ازاینرو، اين كتاب حاصل نوعي رويكرد آموزشي در پژوهش ، تجارب شخصي و استفاده از منابع خارجي است. بيان كمي ميزان سهم هريك از اين عناصر براي من مشكل است.
4- مبناي مطالب فقط w3c بوده است يا منابع ديگر
شايد محور اصلي موضوعها و متن كامل برخي از فصول رهنمودهاي كنسرسيوم وب جهاني (w3c) باشد اما منابع بسيار ديگري موردمطالعه قرارگرفته است كه در کتابنامه انتهاي كتاب فهرست آنها آمده است.
نکتهای كه لازم میدانم بدان اشارهکنم وجود يك كتابشناسي جامع از نشر الكترونيكي بر روي ديسك ضميمه كتاب است كه البته متن كامل اين كتابشناسي بسيار مفصل است و امكان (و حتي ضرورت) چاپ آن وجود نداشت. متن اين كتابشناسي يكجا از سایتهای خارجي دريافت شده است كه مشخصات كامل تهیهکننده آن در فايل موجود است و اینجانب بهجز ترجمه موضوعبندی اصلي آن ، هيچ زحمتي در تهيه و تدوين آن نکشیدهام. اين كتابشناسي بسيار ارزنده كه حاصل تلاش مؤثر تهیهکننده آن است و بهرایگان در دسترس عموم قرار داده است بهطور مرتب روزآمد میشود. علاقهمندان به اين حوزه از مراجعه به آن، پشيمان نخواهند شد. تهیهکننده محترم اين كتابشناسي حتي اگر در مواردي متن كامل مقاله يا گزارشي بر روي اينترنت قابلدسترسی بوده، نشاني اينترنتي آن را با پيوند(لينك) به “عنوان متن” آن را در دسترس كاربران قرار داده است.
5- آيا اين اولين كتاب در اين حوزه است؟
بهعنوان كتابي كه به ماهيت “نشر الكترونيكي” میپردازد، بلي، اولين اثر است. كه اميدوارم اين ادعا بر متخصصين اين حوزه گران آيد و طرحي نو دراندازند!
قبلاً بخشهای از اين كتاب ، بهعنوان گزارش طرح پژوهشي بر روي سايت مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران قرار گرفت كه روزنامه اقتصادي آسيا در نيمه دوم سال 1381 در صفحههای ويژه كامپيوتر خود ، متن كامل آن را منتشر كرد البته با حذف معادلهای لاتين و پاورقیها.
لازم است به اطلاع شما و خوانندگان ارجمندتان برسانم كه متن كامل اين كتاب تا شهریورماه سال جاري بر روي سايت مركز به نشاني www.irandoc.a.ir قرار خواهد گرفت.
6- نقش كمبود منابع در تألیف اين اثر
اتفاقاً براي رعايت ايجاز – به لحاظ هدفي كه در تألیف داشتم- ناگزير از پالايش و حذف منابع بسيار مهمي شدم كه اميدوارم در” كتاب كار نشر الكترونيكي” از آنها استفاده كنم. مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران براي تهيه منابع موردنیاز تلاش وافر داشت كه از همه متصدیان آن سپاسگزارم.
7- معادلسازی از كجا آمده است؟
معادلسازی واژهها و برخي عبارات عمدتاً سليقه ويراستار محترم كتاب آقاي قاسمي است كه فردي صاحبنظر و متخصص در اين زمينه است. در مواردي هم واژهها از منابع ديگر نقل شد است كه بدون تغيير- با ذكر منبع- در كتاب آمده است.
8- آمار معادلسازی شدهها در كتاب چگونه است؟
بناي تألیف كتاب معادلسازی افراطي بهگونهای كه ارتباط با مخاطب را مخدوش سازد نبوده است اما طرح اين سؤال گوياي اين است معادلسازیها کاملاً به چشم میآید. اگر مراد، وجه مثبت معادلسازی است بايد آن را بهحساب ويراستار بگذاريم. شخصاً محاسبه خاصي درباره آمار معادلسازیها در كتاب انجام ندادهام تا به زبان عدد و رقم ذكر كنم
9- كار در دست تألیف در اين زمینه – توضيح
در كتاب “نشر الكترونيكي” اشارهکردهام كه استفادهکنندگان نبايد انتظار يك “كتاب كار” را از آن داشته باشند. قصدم اين است كه كمبود مورداشاره را مرتفع و منبعي به زبان فارسي تحت عنوان “راهنماي عملي نشر الكترونيكي” تألیف نمايم. اندوختههای علمي و منابع در دسترس براي توليد چنين اثري کاملاً مهيا است.
10- مشكلات و موانع تألیف كتاب
مايلم به يك نقيصه آثاري كه براي نخستين بار موضوعي را به زبان فارسي مطرح میکنند ، اشارهکنم. لازمه پختگي يك اثر، طرح موضوع آن در محافل علمي و بحث و تفحص درباره مباني نظري و زمینههای مرتبط با آن است. حتي وجود سوابق پژوهشي اعم از پایاننامه و طرحهای پژوهشي و يا مقالات علمي كمك مؤثری به پرورده شدن موضوع خواهد كرد و هر بیبضاعتی به خود جرئت فضل فروشي و خودنمايي را نخواهد داد. اما وقتي با فقر منابع مكتوب به زبان فارسي روبرو هستيم، آثاري كه براي اولين بار منتشر میشوند، ناتواني مؤلف بهگونهای پنهان میماند. چون نه امكان مقايسه آن با آثار ديگر وجود دارد و نه زمينه بحث علمي درباره آن وجود دارد. من در هنگام انتشار كتاب ” نيازسنجي اطلاعات” همين نكته را يادآور شدم. درباره آن كتاب هم به لحاظ بكر بودن موضوع نقد و بررسیهای منتشرشده کاملاً در تائید كتاب بود. شايد بتوان گفت كتاب” نشر الكترونيكي” هم خواهناخواه چنين وضعي را پیداکرده است
11-چرا كنسرسيوم وب توصيه فلش را نمیکند
كارشناسان و صاحبنظران كنسرسيوم وب جهاني در ارزيابي خود براي استفاده از برنامههای جانبي و كمكي در اينترنت وسواس و دقت فراواني به خرج میدهند. حقيقت اين است كه آنان زماني با امكانات “ادوبي” هم ميانه خوبي نداشتند، و من در كتاب اشاره كوتاهي بدان دارم، اما اكنون خودشان از قالب “پي. دي. اف.” استفاده میکنند. معناي اين كار وجود مكانيسم تجدیدنظر مداوم در دستورالعملها و هماهنگي با نوآوریهای حوزه فناوري اطلاعات است. از سوي ديگر موقعيت كنوني نرمافزارهایی مانند “ادوبي” در نشر الكترونيكي بهگونهای است كه نمیتوان آنها را ناديده گرفت. اگر كنسرسيوم اقدامي را توصيه نمیکند به معناي طرد دائمي و نفي كليت امكانات نوين نيست بلكه محور قرار دادن كاربران، آنهم با حداقل امكانات براي مرور صفحههای وب است. گاه توليدكنندگان نرمافزار يا طرحان مرورگرهاي اينترنتي تغييراتي را در برنامههای خود میدهند كه ممكن است موجب تجدیدنظر در دیدگاههای كارشناسان كنسرسيوم گردد.
12- کتابهای الكتروني در ايران با استانداردهاي نشر الکترونیکی همخواني دارند
كتاب الكترونيكي تعريف خاصي دارد كه هرآن چه بهعنوان كتاب الكترونيكي در ايران منتشرشده است هم بهگونهای با اين تعريف انطباق دارد. اما اينكه با استانداردها همخواني داشته باشد نيازمند بررسي تکتک آنها است كه خود يك پژوهش مستقل را میطلبد. به نظرم ما در استفاده از فناوري نوين دچار يك مشكل اساسي هستيم و آن عبارت است از : استفاده از فناوري قبل از اينكه درك فراگيري از مباني علمي ، روشها ، استانداردها و دستورالعملهای آن داشته باشيم.
شايد غالب كساني كه مقالهای را در محيط وب منتشر و در دسترس عموم میگذارند عنوان كار خود را “نشر الكترونيكي” بگذارند؛ همینطور، كساني كه كتابي را اسكن و بر روي سي. دي. منتشر میکنند. هر دو را میتوان نشر الكترونيكي دانست. اما اگر استانداردهاي لازم در آنها رعايت نشده باشد اين كار در حد “جعل عنوان” كتاب الكترونيكي باقي میماند. بين مهارتهای عملي و درك علمي تفاوت وجود دارد. اگر نقصاني هست، از تفاوت قائل نشده بين اين دو ناشي میشود. كه در نشر الكترونيكي بايد درك صحيحي از محيط الكترونيكي و ماهيت و محدودیتهای آن داشت، و از عمل زدگي و سادهانگاری اجتناب كرد.. تصور من اين است که كار علمي كم شده است و ما تصور جامعي از نشر در محيط الكترونيكي و ابزارهاي آن نداريم. حتي در بعد كلان،در تحليل و ترسيم راهبردهاي ملي در اين حوزه كوتاهي کردهایم.
دیدگاههای تازه