«نشر الكترونيكي»(كتاب). تأليف محمود بابائي. پژوهشگاه اطلاعات و مدارك علمي ايران 1382.

 

فصل اول:  ‌نشر الكترونيكي‌

 بازگشت به فهرست

آيا عصر چاپ‌ به‌ سر آمده‌؟

آثار مكتوب‌ كه‌ وسيله ارتباط‌ علمي‌ دانشمندان‌ و متفكران‌ با يكديگر بوده‌ و هست‌، از اواسط‌ قرن‌ 19 به‌ لحاظ‌ ظهور نوع‌ جديد و مدرنتري‌ از صنعت‌ چاپ‌، نقش‌ و جايگاه‌ مهمتري‌ در تبادل‌ علمي‌ يافت‌ و حتي‌ توانست‌ بر تحولات‌ اجتماعي‌، سياسي‌ و فرهنگي‌ اثرگذار باشد. درواقع‌ انتشار كتب‌ و ساير آثار چاپي‌ كه‌ در شمارگان‌ زياد منتشر شد، جايگزين‌ ارتباط‌ كلامي‌ و رودرروي‌ دانشمندان‌ (فرهنگ‌ شفاهي‌)، و تبادل‌ علمي‌ ازطريق‌ دستنوشته‌ها گرديد. امكان‌ چاپ‌ آثار مكتوب‌ در گستره وسيع‌، آثار و عوارضي‌ در كيفيت‌ نشر دانش‌ و افكار انديشمندان‌ و انتقال‌ اطلاعات‌ پديد آورد كه‌ شماري‌ از آنها از اين‌ قرارند:
- اطلاعات‌ با سرعتي‌ غيرقابل‌مقايسه‌ با گذشته‌، انتقال‌ مي‌يابد؛
- اطلاعات‌ از مرزهاي‌ زمان‌ و مكان‌ عبور مي‌كند؛
- جلوگيري‌ از انتشار اطلاعات‌ بسيار مشكل‌، يا حتي‌ ناممكن‌ است‌؛
- هزينه‌هاي‌ انتقال‌ اطلاعات‌ كمتر شده‌؛
- مخاطبان‌ افزايش‌ چشمگير يافته‌اند و جامعه وسيعتري‌ را پوشش‌ مي‌دهند؛
- سرعت‌ بازخورد اطلاعات‌ بيشتر شده‌؛
- امكان‌ تحريف‌ اطلاعات‌، منتفي‌ يا بسيار اندك‌ شده‌؛
- امكان‌ انتشار افكار بدون‌ حمايت‌ قدرت‌ سياسي‌ فراهم‌ شده‌؛
- دامنه تأثير اجتماعي‌، سياسي‌ و فرهنگي‌ اطلاعات‌ بسيار گسترده‌تر شده‌.
با تحولاتي‌ كه‌ در دهه‌هاي‌ پاياني‌ قرن‌ بيستم‌ به‌ دنبال‌ پيشرفتهاي‌ فناوري‌ اطلاعات‌ حاصل‌ گرديد، رسانه جديدي‌ متولد شد كه‌ در بدو امر تصور مي‌رفت‌ دير يا زود و به‌عنوان‌ يك‌ رقيب‌، كتاب‌ و كتابت‌ را از ميدان‌ به‌درمي‌كند يا آن‌ را به‌ انزوا مي‌كشاند.
از هنگام‌ ظهور رايانه‌ (بويژه‌ رايانه شخصي‌) متخصصين‌ از سازمانهاي‌ بدون‌كاغذ(paperless office) ، ظهور كتاب‌ الكترونيكي‌، تأثير ارتباط‌ جمعي‌ وب‌ جهاني‌، و پايان‌يافتن‌ عصر كتاب‌ چاپي‌ خبر دادند. پايگاههاي‌ وب‌ و پست‌ الكترونيكي‌، اطلاعات‌ را به‌ ميزان‌ قابل‌توجه‌، به‌ مخاطبين‌ ارائه‌ دادند. متخصصين‌ مي‌گفتند كه‌ ما خواهيم‌ توانست‌ اطلاعات‌ روي‌ صفحه نمايش‌ رايانه‌ را، با استفاده‌ از ابزار واسطه‌اي‌ كه‌ متن‌ را مي‌خواند، گوش‌ كنيم‌. اما اين‌ متخصصين‌ نگفتند كه‌ پيشرفتهاي‌ فناوري‌ موجب‌ آسان‌ و ارزان‌ شدن‌ چاپ‌ صفحه‌هاي‌ پايگاههاي‌ وب‌ يا پيغامهاي‌ پست‌ الكترونيكي‌ مي‌شود. به‌ جاي‌ آن‌، اين‌ تحولات‌ افزايش‌ كاربرد هر دو جنبه‌ - يعني‌ هم‌ متن‌ چاپي‌ و هم‌ متن‌ الكترونيكي‌ - را به‌ دنبال‌ داشت‌. براساس‌ نتايج‌ يك‌ مطالعه‌ در سال‌ 1996، دنيا به‌ همان‌ اندازه‌ كه‌ به‌ سمت‌ عرضه‌ و كاربرد رايانه‌ گرايش‌ دارد، بر عرضه‌ و استفاده‌ از كاغذ نيز تأكيد مي‌ورزد. نتيجه مطالعه ديگري‌ كه‌ «ليو»(Liu) و «استورك‌»(Stork) در سال‌ 2000 ميلادي‌ انجام‌ دادند، حاكي‌ از آن‌ بود كه‌ از سال‌ 1970 تا 1997 استفاده‌ از كاغذ براي‌ چاپ‌ و نوشتن‌ 13 درصد افزايش‌ يافته‌ است‌ (2، ص‌4).
مطالعه «ماتر»(Mutter) در سال‌ 1996 نشان‌ داد كه‌ كارآيي‌ كاربران‌ در هنگام‌ خواندن‌ كتاب‌ چاپي‌ بيشتر از كتابهاي‌ الكترونيكي‌ است‌ (2، ص‌6). خواندن‌ كتاب‌ براي‌ ما يك‌ نوع‌ آموزش‌ نهادينه‌شده‌ از آغاز كودكي‌ است‌، اما براي‌ دريافت‌ «اطلاعات‌ انبوه‌»، آموزش‌ خاصي‌ نديده‌ايم‌. ورق‌زدن‌ و كنكاش‌ در كتاب‌ براي‌ ما يك‌ فعاليت‌ طبيعي‌ شده‌ است‌:
- كاربرد متون‌ چاپي‌ براي‌ همه مردم‌ آسان‌ است‌ و نياز به‌ آموزشهاي‌ تخصصي‌ ندارد (مقايسه‌ شود با تخصص‌ لازم‌ براي‌ استفاده‌ از متون‌ الكترونيكي‌، مانند تسلط‌ به‌ سيستم‌ عامل‌ و نرم‌افزارهاي‌ كاربردي‌)؛
- استفاده‌ از رسانه چاپي‌، مستقل‌ از ابزار و فناوري‌ خاص‌ است‌ (مقايسه‌ شود با تجهيزات‌ و امكانات‌ موردنياز براي‌ خواندن‌ متون‌ الكترونيكي‌)؛
- همه ابعاد رسانه چاپي‌ آشكار است‌ و از نظر صوري‌ هيچ‌ بطن‌ و لايه‌اي‌ كه‌ از چشم‌ مخاطب‌ پنهان‌ باشد، ندارد (مقايسه‌ شود با ترفندهاي‌ نرم‌افزاري‌ و مآخذ(source) به‌كاررفته‌ در لايه‌هاي‌ زيرين‌ متون‌ الكترونيكي‌ كه‌ - بنابه‌ ضرورت‌ - كاملاً از ديد استفاده‌كننده‌ پنهان‌ است‌)؛
- محيط‌ رابط‌(interface) كاربر در رسانه‌هاي‌ چاپي‌، نهايي‌ و تثبيت‌شده‌ است‌ (مقايسه‌ با ارائه نتيجه نگارش‌هاي‌ «بتا» و «آلفا» در نرم‌افزارهاي‌ رايانه‌اي‌) (2، ص‌6).
 

تهديد يا فرصت‌؟

ظهور رسانه‌هاي‌ الكترونيكي‌ ماهيتاً مي‌تواند تهديدي‌ براي‌ رسانه‌هاي‌ چاپي‌ باشد، اما با نگرش‌ صحيح‌ و اتخاذ استراتژي‌ مناسب‌، مي‌توان‌ از اين‌ تهديد يك‌ فرصت‌ ساخت‌، زيرا فناوري‌ اطلاعات‌ اين‌ امكان‌ را فراهم‌ آورده‌ است‌ كه‌ بسياري‌ از نارسايي‌هاي‌ فرهنگ‌ مكتوب‌ را مرتفع‌ و اطلاعات‌ را با روشهاي‌ نوين‌ به‌ استفاده‌كنندگان‌ عرضه‌ كرد، مانند اصلاح‌ روش‌ تدوين‌ و ارائه اطلاعات‌ در آثار دائرهالمعارفي‌، فرهنگ‌هاي‌ اطلاعات‌ عمومي‌، راهنماها و نظاير آن‌. از سوي‌ ديگر چون‌ فناوري‌ اطلاعات‌ يك‌ روش‌ مبتني‌ بر هزينه‌ـ كارآيي‌ براي‌ نشر كتاب‌ (به‌عنوان‌ مثال‌) در شمارگان‌ (تيراژ) كم‌، فراهم‌ آورده‌، نويسندگان‌ و ناشران‌ مي‌توانند از مزاياي‌ آن‌ بهره‌برداري‌ كنند:
- ناشران‌ مي‌توانند براساس‌ تعداد سفارش‌ دريافت‌شده‌، كتاب‌ [ يا نشريه‌] به‌ چاپ‌ برسانند. تخمين‌ هزينه‌ و ريسك‌ در اين‌ روش‌ وجود ندارد؛ اما در چاپ‌ (افست‌) چنين‌ امكاني‌ به‌سادگي‌ حاصل‌ نمي‌شود.
- هزينه‌هاي‌ انبارداري‌ حذف‌ مي‌شوند. بيشتر مدلهاي‌ تجاري‌ نشر چاپي‌، براساس‌ درخواست‌ بازار، و بر تمركزيابي‌ امكانات‌ چاپ‌ برمبناي‌ سفارش‌، مبتني‌ است‌. اما در نشر الكترونيكي‌، كتاب‌ مورد درخواست‌، چاپ‌ و بلافاصله‌ براي‌ مشتري‌ ارسال‌ مي‌گردد. بنابراين‌ حذف‌ هزينه‌هاي‌ انبارداري‌ مزيت‌ قابل‌ توجهي‌ است‌.
- در اين‌ روش‌، هزينه‌هاي‌ ثابت‌ چاپ‌ به‌ ميزان‌ قابل‌ملاحظه‌اي‌ كمتر از هزينه‌هاي‌ چاپ‌ كتاب‌ به‌صورت‌ افست‌ است‌ و اين‌ امكان‌ هست‌ كه‌ شمارگان‌ كتاب‌ (بدون‌ افزايش‌ بهاي‌ هر نسخه‌) بسيار كمتر از چاپ‌ به‌صورت‌ افست‌ باشد.
- فرايند نشر الكترونيكي‌ كتاب‌، بسيار شبيه‌ چاپ‌ روي‌ كاغذ است‌. از اين‌ رو ناشران‌ براي‌ انتشار الكترونيكي‌ آثار خود متحمل‌ هزينه اضافه‌ نمي‌شوند.
- موضوع‌ ناياب‌بودن‌(out of Print) كه‌ به‌ يك‌ معنا گوياي‌ دردسترس‌نبودن‌ آثار است‌، كلاً منتفي‌ مي‌شود و در هر زمان‌، با درخواست‌ مشتري‌، كتاب‌ در دسترس‌ قرار مي‌گيرد.
نشر الكترونيكي‌ به‌ بهينه‌سازي‌ سريع‌ آثار مكتوب‌ كمك‌ مي‌كند. در اين‌ رابطه‌، ازجمله‌ مي‌توان‌ به‌ موارد زير اشاره‌ كرد:
- تغيير قلم‌ و تصاوير براساس‌ نياز مشتري‌ ميسر مي‌گردد؛
- ناشر مي‌تواند چند نوع‌ جلد و صحافي‌ را (با توجه‌ به‌ سليقه‌ وخواست‌ مشتري‌) به‌ مشتريان‌ پيشنهاد كند؛
- ناشر مي‌تواند از مشتري‌ بپرسد كدام‌ بخش‌ از كتاب‌ موردنياز اواست‌ تا به‌ چاپ‌ برساند. مشتري‌ ممكن‌ است‌ فقط‌ فهرست‌
منابع‌، تصاوير، يا فصل‌ خاصي‌ از كتاب‌ را بخواهد خريداري‌ كند.
- قسمتهايي‌ از كتاب‌ كه‌ به‌عنوان‌ متن‌ درسي‌- در مراكز آموزشي‌-مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرد، به‌راحتي‌ به‌صورت‌ مجزا و براساس‌سفارش‌، قابل‌ چاپ‌ است‌.
- امكان‌ سفارش‌ كتاب‌ همراه‌ با مقدمه‌ يا تبليغ‌ و نوشتار افزوده خاص‌(مانند تاريخچه‌اي‌ از سازمان‌) بنابه‌ درخواست‌ مشتري‌ ميّسرمي‌گردد (2، صص‌ 155-153).
اين‌ مزايا در حوزه نشر الكترونيكي‌ مجلات‌ و نشريات‌ جلوه چشمگيرتري‌ دارند. اگرچه‌ نشريات‌ تخصصي‌، مطالب‌ خود را در محدوده خاصي‌ منتشر مي‌كنند، اما بسيارند كساني‌ كه‌ از مجموع‌ مقالات‌ يك‌ نشريه‌- حتي‌ تخصصي‌- يك‌ يا دو مقاله آن‌ را مورد نياز خود مي‌دانند. بديهي‌ است‌ كه‌ با نشر الكترونيكي‌ مجلات‌ مي‌توان‌ كمك‌ زيادي‌ به‌ كاهش‌ هزينه‌هاي‌ استفاده‌كنندگان‌ كرد.
بنابراين‌ ظهور رسانه نوين‌ را نبايد يك‌ «تهديد» تلقي‌ كرد، بلكه‌ بايد به‌مثابه‌ يك‌ «فرصت‌» بدان‌ نگريست‌. پديده نشر الكترونيكي‌ را بايد به‌عنوان‌ يك‌ راه‌ حل‌ جايگزين‌ و مكمل‌ در كنار فرهنگ‌ مكتوب‌ نشر، مورد توجه‌ قرار داد تا از يك‌ سو بر محدوديتهاي‌ اطلاع‌رساني‌ درباره منابع‌ چاپي‌ فائق‌ آمد و از سوي‌ ديگر، شيوه‌هاي‌ دسترسي‌ و ارائه مطالب‌ را متنوع‌ ساخت‌. حتي‌ انتقال‌ بخش‌ اعظم‌ فرهنگ‌ مكتوب‌ به‌ محيط‌ الكترونيكي‌ هم‌ موجب‌ بي‌نيازي‌ از بهره‌برداري‌ از فرهنگ‌ مكتوب‌ نمي‌شود. تصور كنيد همه آثار موجود در موزه‌هاي‌ بزرگ‌ جهان‌، تصويربرداري‌ و با شرح‌ كامل‌ در محيط‌ الكترونيكي‌ منتشر شوند - كه‌ چنين‌ نيز شده‌ است‌. آيا اين‌ اقدام‌ از رونق‌ موزه‌ها خواهد كاست‌؟ شواهد موجود چنين‌ چيزي‌ را نشان‌ نمي‌دهد. تنها تحولي‌ كه‌ ايجاد شده‌ اين‌ است‌ كه‌ افراد علاقه‌مندي‌ كه‌ هيچگاه‌ امكان‌ ديدار از موزه‌ها را نيافته‌اند و شايد هم‌ هرگز نيابند، به‌ اطلاعات‌ مشروح‌ و مفيدي‌ درباره موضوعات‌ موردعلاقه خود دست‌ مي‌يابند. درمورد آثار ادبي‌، تاريخي‌، متون‌ علمي‌ و نظاير آنها نيز وضع‌ همين‌گونه‌ است‌.
نشر الكترونيكي‌ در كشورهاي‌ درحال‌توسعه‌ و ازجمله‌ ايران‌ مجال‌ مناسبي‌ را براي‌ توسعه‌، بهبود و ارتقاء ارتباط‌ علمي‌ پديد مي‌آورد. فناوري‌ نوين‌ اطلاعات‌ و بويژه‌ شبكه‌سازي‌ و اينترنت‌، گستره عظيمي‌ را فراهم‌ كرده‌ تا جهتگيري‌ فرهنگي‌ خود را از «انباشتن‌» دانش‌ به‌ سوي‌ «اشتراك‌ و انتشار» آن‌ هدايت‌ كنيم‌. جريان‌ يك‌سويه اطلاعات‌ در شبكه جهاني‌ وب‌ و جنبه‌هاي‌ فرهنگ‌ستيز فناوري‌ و تجارت‌، بايد با اتخاذ استراتژي‌ مناسب‌ از سوي‌ كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ مهار شود. بايد دانست‌ كه‌ فناوري‌ جديد با رويكرد يك‌سويه‌ و سلطه‌جويانه آن‌، نه‌تنها اطلاعات‌، بلكه‌ عناصر فرهنگي‌ و فرهنگ‌ را هم‌ منتقل‌ مي‌كند و به‌مثابه‌ يك‌ اهرم‌ قدرت‌ به‌ آن‌ نگريسته‌ مي‌شود. با اين‌ همه‌، درك‌ ما از اين‌ پديده‌ و شناخت‌ جنبه‌هاي‌ گوناگون‌ آن‌ نبايد موجب‌ شود كه‌ به‌ اين‌ «فرصت‌»، صرفاً از وجه‌ تهديدآميز و منفي‌ آن‌ بنگريم‌.
از زاويه ديگر هم‌ مي‌توان‌ به‌ اين‌ پديده‌ نگريست‌: در اينترنت‌، غلبه جريان‌ تجاري‌ و سود، موجب‌ پيشرفت‌ آن‌ گرديده‌ و «دانش‌» يك‌ «كالا» شمرده‌ مي‌شود. سؤالي‌ كه‌ مطرح‌ مي‌شود اين‌ است‌ كه‌ چگونه‌ و با چه‌ استراتژي‌(هاي‌) مناسبي‌ مي‌توانيم‌ در اين‌ بازار، ايفاي‌ نقش‌ كنيم‌ و حداقل‌ نياز مخاطبان‌ خود را در سطح‌ ملي‌ تأمين‌ نماييم‌؟ اگر استراتژي‌ علمي‌- فرهنگي‌ ما بر يافتن‌ مخاطب‌ استوار است‌، بايد حضور خود را در شبكه جهاني‌ اينترنت‌ محسوس‌ سازيم‌ و با عرضه كالاهاي‌ علمي‌- فرهنگي‌، حجم‌ داده‌هاي‌ علمي‌- فرهنگي‌ و تجاري‌ خود را در اين‌ شبكه‌ افزايش‌ دهيم‌.

 

نشر الكترونيكي‌ چيست‌؟

فرايند توليد و اشاعه اطلاعات‌ از طريق‌ ابزار الكترونيكي‌، شامل‌ پست‌ الكترونيكي‌ و وب‌ را «نشر الكترونيكي‌» تعريف‌ كرده‌اند (6). مطالب‌ منتشرشده‌ بصورت‌ الكترونيكي‌ ممكن‌ است‌ بر روي‌ كاغذ هم‌ منتشر شده‌، يا اختصاصاً براي‌ انتقال‌ به‌ محيط‌ الكترونيكي‌ توليد شده‌ باشند. نشر الكترونيكي‌ شامل‌ آنچه‌ كه‌ در محيط‌ وب‌ عرضه‌ مي‌شود و نيز گونه‌هاي‌ غيرچاپي‌ مانند خبرنامه الكترونيكي‌، ديسك‌ نوري‌، كتابهاي‌ الكترونيكي‌، پروتكلهاي‌ انتقال‌ فايل‌(File Transfer Protocol: FTP) ، سيستم‌ تابلو اعلانات‌(Bulletin Board System: BBS) و گروههاي‌ مباحثه‌(discussion groups) در اينترنت‌ مي‌شود. حتي‌ انتقال‌ اطلاعات‌ از طريق‌ فاكس‌(Facsimle transmission) در صورتي‌ كه‌ براي‌ دريافت‌كنندگان‌ متعدد ارسال‌ شود، مي‌تواند ازجمله ابزار نشر الكترونيكي‌ تلقي‌ شود.
اطلاعاتي‌ كه‌ ازطريق‌ نشر الكترونيكي‌ منتشر مي‌شود، هر نوع‌ فايل‌ الكترونيكي‌ را كه‌ براي‌ دريافت‌كنندگان‌ قابل‌ دسترسي‌ و بطور بالقوه‌ قابل‌ بهره‌برداري‌ باشد، شامل‌ مي‌شود. فايل‌ ممكن‌ است‌ حاوي‌ واژه‌ها، تصاوير، صدا (چندرسانه‌اي‌ها) و برنامه‌هاي‌ رايانه‌اي‌ باشد (7).
«هاوكينز»(Hawkins) و همكارانش‌ نشر الكترونيكي‌ را «استفاده‌ از رسانه‌هاي‌ الكترونيكي‌ كامپيوتر و مخابرات‌ راه‌ دور براي‌ تحويل‌ اطلاعات‌ به‌ شكل‌ و قالب‌ الكترونيكي‌ به‌ كاربران‌» تعريف‌ كرده‌اند. «هاراند»(Harand) براي‌ توصيف‌ نشر الكترونيكي‌ از اصطلاح‌ «اعلان‌ الكترونيكي‌ محققانه‌»(scholarly skywriting) استفاده‌ مي‌كند. اين‌ تعبير او به‌ تابلو اعلانات‌ الكترونيكي‌، فهرستهاي‌ پيوسته‌، روزنامه‌ها، كتابها، پُست‌ و مجلات‌، و نيز خدمات‌ اطلاعاتي‌ كه‌ بي‌درنگ‌ قابل‌ دريافت‌ و نصب‌ هستند، نرم‌افزار و حتي‌ كنفرانس‌ازراه‌ دور اشاره‌ دارد (4).
جامعه اروپا در سال‌ 1993 نشر الكترونيكي‌ را هر نوع‌ مطلب‌ در رسانه غيرچاپي‌ كه‌ بتوان‌ به‌صورت‌ الكترونيكي‌ ذخيره‌، تحويل‌ و مورد استفاده كار قرار داد تعريف‌ كرده‌ است‌ (9).
«مارك‌ اس‌. فرانكل‌»(Mark S. Frankel) و همكارانش‌ وجود ويژگيهاي‌ زير را در محيط‌ الكترونيكي‌ ضروري‌ مي‌دانند:
- دسترسي‌ عمومي‌ به‌ آن‌ ميسر باشد؛
- افراد، گروهها و كاربران‌ ذيربط‌ از وجود آن‌ اطلاعات‌ در محيط‌الكترونيكي‌ مطلع‌ شوند؛
- يك‌ سيستم‌ طولاني‌مدت‌ دسترسي‌ و بازيابي‌ اطلاعات‌ در آن‌ تعبيه‌شده‌ باشد. اين‌ امكان‌ نبايد دستخوش‌ تغيير شود (حفاظت‌ فني‌)؛
- مطلب‌ موردنظر (مگر با دليل‌ قانوني‌ اجتناب‌ناپذير) نبايد جابه‌جاشود؛
- هويت‌ آن‌ بايد بدون‌ ابهام‌ باشد (مثلاً ازسوي‌ مؤسسات‌ و سازمانهاو مراكز معتبر جهاني‌، شناسايي‌ و تأييد شود)؛
- بايد حاوي‌ پيشينه كتابشناختي‌ (فراداده‌ ) باشد؛
- داراي‌ آرشيو و امكان‌ ارائه طويل‌المدت‌ اطلاعات‌ باشد (10).
توجه‌ به‌ زيرساختهاي‌ سخت‌افزاري‌ و نرم‌افزاري‌ محيط‌ الكترونيكي‌ ذخيره اطلاعات‌ كه‌ «فرانكل‌» و همكارانش‌ به‌ برخي‌ ويژگيهاي‌ آن‌ اشاره‌ كرده‌اند، از اهميت‌ خاصي‌ برخوردار است‌، زيرا موضوعاتي‌ نظير فراهم‌بودن‌ پهناي‌ باند مطلوب‌ براي‌ تسريع‌ در انتقال‌ و مبادله‌، حفظ‌ امنيت‌ سيستم‌ كاربران‌ (قابليت‌ اطمينان‌)، سازگاري‌ نرم‌افزار و برخورداري‌ از استانداردهاي‌ رايج‌ در نشر الكترونيكي‌، در فراهم‌شدن‌ زمينه بهره‌برداري‌ از اطلاعات‌، تأثير بسزايي‌ دارند.

 

عوامل‌ اصلي‌ توسعه نشر الكترونيكي‌

رونق‌ پديده چاپ‌ معلول‌ چه‌ عواملي‌ بود؟ شايد پاسخ‌ يا پاسخهايي‌ كه‌ به‌ اين‌ سؤال‌ مي‌دهيم‌، هيچ‌ سنخيتي‌ با پاسخ‌ به‌ اين‌ سؤال‌ كه‌ «رونق‌ نشر الكترونيكي‌ مرهون‌ چه‌ عواملي‌ است‌؟» نداشته‌ باشد. قرائن‌ و شواهد نشان‌ نمي‌دهند كه‌ با يك‌ جايگزيني‌ تمام‌عيار (نظير آنچه‌ در عصر انقلاب‌ چاپ‌ به‌جاي‌ دستنوشته‌ روي‌ داد) روبرو باشيم‌. انقلاب‌ چاپ‌، مسير زندگي‌ بشر را دگرگون‌ كرد و در مدت‌ كوتاهي‌، دستنويسي‌ از يك‌ شغل‌ پررونق‌ به‌ يك‌ مهارت‌ هنري‌ صرف‌ تبديل‌ شد تا رونق‌بخش‌ موزه‌ها و مجامع‌ هنري‌ و مانند آنها باشد.
در عصر اطلاعات‌ و ظهور پديده نشر الكترونيكي‌، هيچگاه‌ موضوع‌ جايگزيني‌ كامل‌ نشر الكترونيكي‌ به‌جاي‌ چاپ‌، نگراني‌ جدي‌ تلقي‌ نشده‌ است‌. پديده نشر الكترونيكي‌ به‌عنوان‌ امكاني‌ در «طول‌» نشر سنتي‌ (چاپي‌) پذيرفته‌ شده‌ و نه‌ جايگزين‌ آن‌. بنابراين‌، علل‌ و اسبابي‌ كه‌ موجب‌ توسعه آن‌ مي‌دانيم‌، لزوماً به‌ آنچه‌ كه‌ موجب‌ رونق‌ صنعت‌ چاپ‌ شد، ارتباط‌ ندارند. رونق‌ نشر الكترونيكي‌ بيشتر مرهون‌ عوامل‌ زيرساختاري‌ است‌ كه‌ پيشرفتهاي‌ نواين‌ در عرصه فناوري‌، شتاب‌ روزافزوني‌ بدان‌ داده‌ است‌.

 

عوامل‌ كلان‌ در رونق‌ نشر الكترونيكي‌

- عرضه نمايشگرهاي‌ باوضوح‌بالا كه‌ امر خواندن‌ را تسهيل‌ مي‌كنند؛
- عرضه باتري‌ با عمر طولاني‌ كه‌ از نظر مكاني‌، خواندن‌ كتاب‌ و
- متون‌ طولاني‌ را از روي‌ رايانه كيفي‌ امكانپذير مي‌سازد؛
- عرضه نرم‌افزارهاي‌ مناسب‌ براي‌ توليد و خواندن‌ كتابهاي‌الكترونيكي‌؛
- هزينه كم‌ براي‌ توليد و انتشار متون‌ الكترونيكي‌ كه‌ انتشار اطلاعات‌بدون‌ نياز به‌ ناشر را براي‌ نويسندگان‌ امكانپذير مي‌كند (2، ص‌8)؛
- تدوين‌ استانداردهاي‌ لازم‌ براي‌ نشر در محيط‌ الكترونيكي‌؛
- پايين‌بودن‌ هزينه‌،وبالابودن‌ سرعت‌ دسترسي‌ به‌ اطلاعات‌.
عوامل‌ توسعه نشر الكترونيكي‌ در اينترنت‌
توسعه نشر الكترونيكي‌ در محيط‌ اينترنت‌ (در مقايسه‌ با نشر ناپيوسته‌ مانند نشر روي‌ ديسك‌ نوري‌) مرهون‌ عوامل‌ بسيار ديگري‌ است‌ كه‌ مي‌توان‌ به‌ شماري‌ از آنها اشاره‌ كرد:
- توسعه زيرساخت‌هاي‌ اطلاع‌رساني‌ و شبكه‌هاي‌ مخابراتي‌ كه‌ افزايش‌ تعداد كاربران‌ اينترنت‌ را به‌ دنبال‌ داشته‌ است‌؛
- ايجاد امكان‌ تعامل‌ و تبادل‌ نظر با نويسندگان‌ و مباحثه‌ در موضوع‌يك‌ اثر؛
- امكان‌ دسترسي‌ سريع‌ به‌ اطلاعات‌ كتابشناختي‌ آخرين‌ آثارتوليدشده‌؛
- توسعه امكانات‌ دسترسي‌ مانند نصب‌ موتورهاي‌ كاوش‌ قوي‌؛
- كوتاه‌بودن‌ مراحل‌ و كم‌هزينه‌بودن‌ فرايند انتشار اطلاعات‌ دراينترنت‌.
 

نگرش‌هاي‌ موجود به‌ نشر الكترونيكي‌

درباره نشر الكترونيكي‌ ديدگاههاي‌ متفاوتي‌ وجود دارد. ذكر اين‌ ديدگاهها از آن‌ جهت‌ اهميت‌ دارد كه‌ راه‌ ما را براي‌ دستيابي‌ به‌ يك‌ جمعبندي‌ كلي‌ هموار مي‌كند. قاعدتاً اين‌ ديدگاهها مبتني‌ بر خواستهاي‌ فردي‌ و صنفي‌ است‌ و انتظار نمي‌رود از جامعيت‌ لازم‌ برخوردار باشند.
1. نگرش‌ نويسندگان‌. نويسندگان‌ مي‌خواهند انتشارات‌ الكترونيكي‌ را در محيط‌ متن‌پرداز اوليه خودشان‌ ايجاد و ويرايش‌ كنند. نشر مطالب‌ براي‌ آنها به‌ معناي‌ انتقال‌ يافته‌هاي‌ تحقيقاتشان‌ است‌. آنها قبل‌ از هر چيز به‌ محتوا مي‌پردازند و براي‌ انتشار سريع‌تر مطالبشان‌، اينترنت‌ را برمي‌گزينند. مسئله مهم‌ و چالش‌ اصلي‌ در اينجا، حقوق‌ مادي‌ و معنوي‌ اثر است‌ كه‌ با نشر آن‌ در اينترنت‌ به‌ مخاطره‌ مي‌افتد. براي‌ نويسندگان‌، سرعت‌ بازخورد آثارشان‌ در محيط‌ نشر الكترونيكي‌ اهميت‌ بسياري‌ دارد. درواقع‌، از اين‌ كه‌ سريع‌ و بدون‌واسطه‌، به‌ ديدگاههاي‌ خوانندگان‌ آثار خود دست‌ مي‌يابند، نوعي‌ احساس‌ رضايت‌ كسب‌ مي‌كنند.
2. نگرش‌ ناشران‌. ناشران‌ قبل‌ از هر چيز، نشر الكترونيكي‌ را به‌مثابه‌ يك‌ فرايند فناورانه‌ مي‌نگرند كه‌ در قالب‌ يك‌ فرايند همكاري‌ با مشاركت‌ نويسندگان‌، مدرسين‌ و فراهم‌كنندگان‌ خدمات‌(service Provider) ، اطلاعات‌ را منتقل‌ مي‌كند.
3. نگرش‌ كاربران‌. كاربران‌ مي‌خواهند به‌ انتشارات‌ الكترونيكي‌، براساس‌ زمان‌ و محل‌ آن‌ دسترسي‌ پيدا كنند. امكانات‌ بازيابي‌ بايد آنچه‌ را مي‌خواهند در دسترشان‌ قرار دهد و نه‌ هر آنچه‌ را كه‌ موجود است‌.
4. نگرش‌ كتابخانه‌ها. وظيفه اصلي‌ كتابخانه‌ها، گردآوري‌ و نگهداري‌ مطالب‌ چاپي‌ است‌. اين‌ وظيفه‌، اكنون‌ آنها را با منابع‌ ديجيتالي‌ درگير كرده‌ است‌. آنها بايد به‌ اعتبار و مستندبودن‌ منابع‌ الكترونيكي‌ اطمينان‌ يابند.
5. نگرش‌ مراكز رايانه‌اي‌. مراكز رايانه‌اي‌ نشر الكترونيكي‌ را از چشم‌انداز مفاهيمي‌ چون‌ دسترسي‌پذيري‌ فيزيكي‌ سرورها(server) ، پهناي‌ باند شبكه‌، كيفيت‌ ابزار بازيابي‌، سخت‌افزار ذخيره طولاني‌مدت‌ داده‌ها، موتورهاي‌ كاوش‌، و توانايي‌ ذخيره‌ مي‌نگرند (3، ص‌281).
در جمعبندي‌ كلي‌تر، نشر الكترونيكي‌ را مي‌توان‌ از دو زاويه‌ مورد مطالعه‌ قرار داد:
الف‌. ديدگاهي‌ كه‌ از منظر فني‌ و عملي‌ به‌ نشر الكترونيكي‌ مي‌نگرد و توجه‌ آن‌ معطوف‌ به‌ رعايت‌ استانداردها و دستورالعملهاي‌ فني‌ است‌. ارزيابي‌ نشر الكترونيكي‌ از اين‌ ديدگاه‌ با توجه‌ به‌ وجود ابزار و شاخصهاي‌ «كمّي‌» كه‌ از قدرت‌ تبيين‌ بالايي‌ نيز برخوردارند، چندان‌ پيچيده‌ نيست‌.
ب‌. ديدگاهي‌ كه‌ جنبه اجتماعي‌ و اثرات‌ نشر الكترونيكي‌ را در كانون‌ توجه‌ خود دارد. از اين‌ زاويه‌، رفتار كاربران‌ در دسترسي‌ و استفاده‌ از اطلاعات‌ الكترونيكي‌، آثار اجتماعي‌، فرهنگي‌، سياسي‌ و اقتصادي‌ نشر الكترونيكي‌ از محورهاي‌ مطالعه‌ هستند.
 

مزاياي‌ نشر الكترونيكي‌

بسياري‌ از امتيازاتي‌ كه‌ براي‌ نشر الكترونيكي‌ برمي‌شمارند، صرفاً با مقايسه آن‌ با نشر چاپي‌ قابل‌ درك‌ است‌. وجود اين‌ امتيازات‌، كاملاً نسبي‌ هستند و به‌ عواملي‌ چون‌ نرم‌افزار، قالبهاي‌ ذخيره اطلاعات‌، زيرساختهاي‌ اطلاعاتي‌، و مانند آنها بستگي‌ دارد. «واريان‌» (Hal R. Varian)مزاياي‌ نشر الكترونيكي‌ را در زير چهار عنوان‌ اصلي‌، اين‌ چنين‌ برمي‌شمارد:
الف‌. صرفه‌جويي‌ در فضاي‌ كتابخانه‌ها: كتابهاي‌ قرنهاي‌ گذشته‌ امروز به‌ راحتي‌ قابل‌ خواندن‌ هستند؛ اما ديسك‌هاي‌ فلاپي‌ كه‌ ده‌ سال‌ قبل‌ تهيه‌ شده‌اند ممكن‌ است‌ امروز قابل‌خواندن‌ نباشند. در آرشيوهاي‌ الكترونيكي‌، نياز به‌ تهيه پشتيبان‌ از اطلاعات‌ آنها داريم‌ تا بنا به‌ ضرورت‌ و با استفاده‌ از ابزار رابط‌ تبديل‌، به‌ رسانه جديد و قالب‌ نو منتقل‌ شوند. همه اين‌ فعاليت‌ها هزينه‌بر هستند - البته‌ كتابخانه‌هاي‌ سنتي‌ هم‌ هزينه‌بر هستند؛ اما در مجموع‌، ترديدي‌ نيست‌ كه‌ كتابخانه‌هاي‌ الكترونيكي‌ هزينه‌هاي‌ كتابخانه‌هاي‌ سنتي‌ را كاهش‌ مي‌دهند؛ اين‌ موضوع‌ بويژه‌ از بُعد معضلات‌ مربوط‌ به‌ گسترش‌ فضاي‌ كتابخانه‌ براي‌ مجموعه‌سازي‌ و ذخيره مدارك‌، قابل‌ توجه‌ است‌.
ب‌. نظارت‌: نظارت‌ بر استفاده‌ از رسانه الكترونيكي‌ بسيار آسانتر است‌. فرمهاي‌ بازخورد، توجه‌ به‌ علائق‌ كاربران‌، و صرفه اقتصادي‌ استفاده‌ از رسانه الكترونيكي‌، در تصميم‌هاي‌ مربوط‌ به‌ تهيه منابع‌ و سياستگذاري‌ نشر تأثير دارند. ويژگي‌ نظارت‌ در نشر الكترونيكي‌، نوع‌ ارتباط‌ بين‌ استفاده‌كنندگان‌ و ارائه‌دهندگان‌ خدمات‌ نشر را دچار تحول‌ مي‌كند.
ج‌. جستجو: جستجو در رسانه الكترونيكي‌ آسانتر و سريعتر است‌؛ منابع‌ از طريق‌ فرامتن‌(Hypertext) به‌ سهولت‌ قابل‌ نمايش‌ هستند.
د. پشتيباني‌: هزينه ذخيره‌ و انتقال‌ اطلاعات‌ در رسانه الكترونيكي‌ كم‌ است‌ و به‌ همين‌ دليل‌، پشتيباني‌ نيز سهل‌تر و كم‌هزينه‌تر است‌. همين‌ نكته‌ مي‌تواند بر كيفيت‌ ارتباط‌ علمي‌ تأثير مثبت‌ بگذارد (11).
عناويني‌ كه‌ «واريان‌» بدانهااشاره‌ مي‌كند، گرچه‌ به‌نوعي‌ نسبتاً جامع‌، بيانگر مزاياي‌ نشر در محيط‌ الكترونيكي‌ هستند، اما براي‌ درك‌ بهتر و براي‌ ملموس‌كردن‌ اين‌ مزايا، نيازمند بسط‌ آنها هستيم‌. در يك‌ جمعبندي‌ كلي‌، مزاياي‌ نشر الكترونيكي‌ را مي‌توان‌ به‌ شرح‌ زير دسته‌بندي‌ كرد:
1. پس‌ از انتشار، سرعت‌ انتقال‌ در محيط‌ الكترونيكي‌ بسيار زياد است‌؛
2. هزينه انتشار متون‌ كمتر است‌؛
3. سرعت‌ بازخورد مطالب‌ بيشتر است‌؛
4. فرايند انتشار مراحل‌، كوتاه‌ و كم‌هزينه‌تر است‌؛
5. دسترسي‌ كاربران‌ از نقاط‌ دور، آسان‌ و سريعتر است‌؛
6. امكان‌ مقايسه متون‌ مشابه‌ باسرعت‌ بيشتر، زمان‌ و هزينه كمتر ميسر است‌؛
7. امكان‌ پرهيز از دوباره‌كاري‌ تسهيل‌ مي‌شود؛
8. كاوش‌ در متون‌ الكترونيكي‌ از سرعت‌ بالايي‌ برخوردار است‌؛
9. امكان‌ تدوين‌ و طبقه‌بندي‌ منابع‌ اطلاعاتي‌ در حوزه‌هاي‌ گوناگون‌ علوم‌ در حجم‌ بالا و مقياس‌ وسيع‌، و با سرعت‌ اندك‌ فراهم‌ مي‌گردد؛
10. امكان‌ مباحثه‌ و مذاكره‌ درباره مطالب‌ منتشرشده‌، بصورت‌ همزمان‌ (فردي‌ و گروهي‌) فراهم‌ مي‌گردد؛
11. پديدآورندگان‌ مي‌توانند مستقيماً اقدام‌ به‌ انتشار مطالب‌ خود كنند؛
12. اشتراك‌ منابع‌ اطلاعاتي‌ مفهوم‌ وسيعتر و واقعيتري‌ مي‌يابد؛
13. قالب‌بندي‌ متون‌ و تغيير شكل‌ آن‌ به‌ تناسب‌ سليقه كاربر امكانپذير است‌؛
14. دسترسي‌ به‌ مفاهيم‌ و موضوع‌هاي‌ مرتبط‌ در حوزه‌هاي‌ گوناگون‌ فراهم‌ مي‌گردد؛
15. محدوديتهاي‌ چاپ‌ مطالب‌، بويژه‌ مقالات‌ علمي‌ - كه‌ انتشار آنها در مجلات‌ بسيار دشوار و مستلزم‌ فرايند طولاني‌ بود - از ميان‌ مي‌رود؛
16. انحصارات‌ - هرچند نه‌ در سطح‌ وسيع‌ - كمرنگ‌تر مي‌شوند؛
17. برخي‌ محدوديت‌هاي‌ دسترسي‌ به‌ منابع‌ اطلاعات‌ - كه‌ در نشر سنتي‌ وجود دارد - از جمله‌ محدوديت‌هاي‌ زماني‌ و مكاني‌ و وجود شرايط‌ خاص‌، رنگ‌ مي‌بازند؛
18. بازبيني‌، ويرايش‌ و اصلاح‌ مطالب‌، آسانتر و سريعتر است‌؛
19. امكان‌ استفاده‌ از ساير رسانه‌ها مانند صدا، تصوير و فيلم‌، همراه‌ متون‌ فراهم‌ مي‌شود.
 

معايب‌ نشر الكترونيكي‌

معايب‌ نشر الكترونيكي‌، برخي‌ ذاتي‌ هستند و برخي‌ ديگر- مانند مسائل‌ مربوط‌ به‌ شيوه دسترسي‌ كاربران‌- عارضي‌. ازاين‌رو روشن‌ است‌ كه‌ اين‌ عوارض‌ را با تمهيدات‌ و روشهاي‌ مناسب‌ مي‌توان‌ كاهش‌ داد يا از ميان‌ برداشت‌. اما تا زماني‌ كه‌ اين‌ عوارض‌، گريبانگير طيف‌ قابل‌توجهي‌ از كاربران‌ باشد، نمي‌توان‌ از آنها چشم‌ پوشيد:
1. رعايت‌نكردن‌ حقوق‌ پديدآورندگان‌؛
2. ناكارآمدي‌ موتورهاي‌ كاوش‌ اينترنتي‌ در بازيابي‌ كامل‌ و دقيق‌ اطلاعات‌؛
3. عدم‌ تسلط‌ و مهارت‌ كاربران‌ در بازيابي‌ اطلاعات‌؛
4. جابه‌جايي‌ يا حذف‌ سايتهاي‌ حاوي‌ اطلاعات‌، و خارج‌ازدسترس‌شدن‌ آنها؛
5. لزوم‌ تهيه خروجي‌ چاپي‌ به‌منظور مطالعه متون‌ - بويژه‌ متون‌ طولاني‌؛
6. عدم‌اعتبار استنادهايي‌ كه‌ به‌ منابع‌ علمي‌ اينترنتي‌ مي‌شود و عدم‌ اعتماد كافي‌ از سوي‌ مجامع‌ علمي‌ به‌ اين‌ منابع‌؛
7. لزوم‌ تدارك‌ شرايط‌ و ابزار مناسب‌ - رايانه‌، خط‌ ارتباطي‌، و نرم‌افزار كاربردي‌ - براي‌ دسترسي‌ به‌ اطلاعات‌؛
8. فاقدپاداش‌بودن‌ انتشار الكترونيكي‌ مقالات‌ علمي‌ - برخلاف‌ مقالات‌ چاپ‌ شده‌ در نشريات‌ علمي‌؛
9. عدم‌ رعايت‌ كامل‌ استانداردهاي‌ نشر الكترونيكي‌- مانند استانداردهاي‌ زباني‌ و قالب‌بندي‌ اطلاعات‌ - از سوي‌ همه ناشران‌؛
10. فراگيرنشدن‌ استفاده‌ از اينترنت‌ - و بالطبع‌ منابع‌ الكترونيكي‌ آن‌ - در سراسر جهان‌، بويژه‌ در كشورهاي‌ توسعه‌نيافته‌؛
11. محدوديت‌ها و تناقض‌هاي‌ موجود در بين‌ نشر آزاد مقالات‌ و متون‌ در اينترنت‌، توأم‌ با چاپ‌ آنها در نشريات‌ متعارف‌؛
12. ترديد در ماندگاري‌ مطالب‌ در محيط‌ الكترونيكي‌ (نگاه‌ كنيد به‌ شماره 4).
آنچه‌ از مقايسه‌ و كنارهم‌گذاردن‌ مزايا و معايب‌ نشر الكترونيكي‌ حاصل‌ مي‌شود اين‌ است‌ كه‌ نشر الكترونيكي‌ يك‌ جايگزين‌ مستقل‌ و تمام‌عيار براي‌ چاپ‌ به‌ شيوه معمول‌ و سنتي‌ نيست‌ و گمان‌ نمي‌رود كه‌ در آينده‌ نيز چنين‌ بشود، بلكه‌ محيط‌ الكترونيكي‌ را بايد يك‌ امكان‌ كمكي‌، تسهيل‌كننده‌ و مكمل‌ محسوب‌ كرد و از هرگونه‌ مطلق‌گرايي‌ در اين‌ زمينه‌ پرهيز نمود.

 

نكته‌

از آفتهاي‌ نشر الكترونيكي‌، دو آفت‌ نمود چشمگيرتري‌ دارند:
غيرواقع‌نمايي‌ (بزرگنمايي‌). اين‌ زمينه‌ وجود دارد كه‌ در نشر الكترونيكي‌ بتوان‌ با كمك‌ رسانه‌هاي‌ صوتي‌ و تصويري‌ (صدا، تصوير، فيلم‌، گرافيك‌ و ترفندهاي‌ نرم‌افزاري‌) اندازه‌هاي‌ هر چيز را بزرگتر و فراتر از آنچه‌ هست‌ جلوه‌ داد. گاهي‌ اين‌ جلوه‌هاي‌ بصري‌، امر را بر توليدكنندگان‌ آن‌ مشتبه‌ مي‌سازد و عناوين‌ فريبنده‌ و غيرواقعي‌ بر مطالب‌ خود - كه‌ عمق‌ چنداني‌ ندارند- مي‌گذارند.
بيهوده‌گويي‌ و پراكنده‌گويي‌. محيط‌ نشر الكترونيكي‌ ممكن‌ است‌ به‌ نوعي‌ اعتماد به‌ نفس‌ كاذب‌ براي‌ حرّافي‌ و سخن‌راندن‌ بي‌پايه‌ و غيرمستند فراهم‌ كند؛ به‌گونه‌اي‌ كه‌ مطالب‌ فراوان‌ و متون‌ طولاني‌ منتشر گردد، اما جز اتلاف‌ وقت‌ جويندگان‌ اطلاعات‌، نتيجه‌اي‌ نداشته‌ باشد.

 

سابقه نشر الكترونيكي‌

«هارولد هنكه‌»(Harold Henke) براين‌ عقيده‌ است‌ كه‌ سابقه نشر الكترونيكي‌ به‌ سال‌ 1945 ميلادي‌ بازمي‌گردد. در اين‌ سال‌ «واني‌وار بوش‌»(Vannevar Bush) پيشنهاد كتاب‌ الكترونيكي‌ را تحت‌ عنوان‌ «مي‌مكس‌»(memex) مطرح‌ كرد. «وُچ‌»(Votsch) در سال‌ 1999 اظهار داشت‌ كه‌ آنچه‌ ما آن‌ را پديده نو «كتاب‌ الكترونيكي‌» مي‌ناميم‌، تداوم‌ ايده‌هاي‌ «بوش‌» و «كاي‌»(Kay) است‌، و آنها نيز به‌نوبهخود، تداوم‌ پروژه «گوتنبرگ‌»(Gutenberg) - در زمينه چاپ‌- هستند. در پروژه «بوش‌» در سال‌ 1945، دستگاهي‌ تهيه‌ شد كه‌ برخي‌ پژوهشگران‌ آن‌ را اولين‌ «كتاب‌ الكترونيكي‌» مي‌دانند. اين‌ دستگاه‌ حاوي‌ ميكروفيلم‌ و يك‌ بازخوان‌ و صفحه‌هايي‌ براي‌ خواندن‌ مطالب‌ بود. در هنگام‌ نياز، كاربر مي‌توانست‌ كتاب‌ عكس‌، صفحه‌ها، و ساير اموري‌ را كه‌ روي‌ كاغذ انجام‌ مي‌داد، آرشيو و نمايه‌ كند و سپس‌ آن‌ را روزآمد سازد. به‌ عقيده «هنكه‌» دستگاه‌ «بوش‌» به‌ يك‌ سيستم‌ مديريت‌ مدرك‌ نزديكتر بود تا«كتاب‌ الكترونيكي‌» (2، صص‌11-10).
دهه پاياني‌ قرن‌ بيستم‌ را بايد عصر آغاز شكوفايي‌ نشر الكترونيكي‌ دانست‌. رونق‌ نشر الكترونيكي‌ ارتباط‌ مستقيم‌ با رواج‌ رايانه‌هاي‌ شخصي‌ و فراگيرشدن‌ استفاده‌ از آنها- بويژه‌ در منازل‌ و اماكن‌ خصوصي‌- دارد. دسترسي‌ عمومي‌ به‌ رايانه‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ دسترسي‌ به‌ اينترنت‌ بود كه‌ ناشران‌ را به‌ عرضه نسخه الكترونيكي‌ از انتشارات‌، ترغيب‌ كرد. اين‌ روند، نشانگر نقش‌ عوامل‌ اقتصادي‌ در توسعه صنعت‌ نشر الكترونيكي‌ در جهان‌ است‌.
 

مطالعات‌ انجام‌شده‌

از سال‌ 1990 كه‌ اولين‌ گامها در زمينه نشر الكترونيكي‌ متون‌ در جهان‌ برداشته‌ شد،همواره‌ اين‌ حساسيت‌ وجود داشت‌ كه‌ سه‌ گروه‌ ذينفع‌- ناشران‌، نويسندگان‌ و كاربران‌- در اين‌ زمينه‌ چه‌ واكنشي‌ نشان‌ مي‌دهند. بر همين‌ اساس‌ مطالعاتي‌ انجام‌ شد كه‌ در اين‌ بررسي‌ به‌ ذكر چند مطالعه نسبتاً جامع‌ كه‌ درباره نشر الكترونيكي‌ در انگلستان‌ انجام‌ شده‌ بسنده‌ مي‌كنيم‌. بديهي‌ است‌ كه‌ شرايط‌ مطالعه‌، كاربران‌، امكانات‌ و نظاير آن‌، در انگلستان‌ بسيار متفاوت‌ از آن‌ چيزي‌ است‌ كه‌ در ايران‌ وجود دارد. از اين‌ رو هرگونه‌ مقايسه‌ و تعميم‌ يافته‌ها، امري‌ ناموجه‌ است‌.
در سال‌ 99-1998 نتايج‌ چند مطالعه كاربردي‌ در زمينه نشر الكترونيكي‌ كه‌ در انگلستان‌ انجام‌ شده‌ بود منتشر شد كه‌ دو پروژه «الوين‌»(Elvyn) و «كافيجو»(Cafejue) در سال‌ 1996 از آن‌ جمله‌اند. مطالعه نخست‌ طي‌ قراردادي‌ بين‌ دانشكده علوم‌ اطلاع‌رساني‌ دانشگاه‌ «لافبرو»(Loughborogh) و وزارت‌ تجارت‌ و صنعت‌ انگلستان‌ در قالب‌ يك‌ بررسي‌ با استفاده‌ از پرسشنامه‌ انجام‌ گرفت‌. در اين‌ پروژه‌ از كليه مؤسسات‌ انتشاراتي‌ انگلستان‌ درباره اهداف‌ و انتظاراتي‌ كه‌ از نشر الكترونيكي‌ دارند تحقيق‌ شد و نهايتاً در حدود 1000 پاسخنامه‌ دريافت‌ گرديد. نتايج‌ اين‌ تحقيق‌ تصويري‌ موثق‌ از جنبه‌هاي‌ مختلف‌ صنعت‌ نشر انگلستان‌، بويژه‌ در بُعد تجاري‌ نشر الكترونيكي‌ به‌ نمايش‌ گذارد. همچنين‌ در يك‌ تحقيق‌ فرعي‌، پاسخهاي‌ ناشران‌ تخصصي‌ با پاسخ‌ ناشران‌ كليه گروههاي‌ ديگر مقايسه‌ شد.
مطالعه دوم‌ توسط‌ «انجمن‌ ناشران‌ مجامع‌ تخصصي‌ و علمي‌» انجام‌ گرفت‌ و از نويسندگان‌ مقالات‌ چاپ‌شده‌ توسط‌ ناشران‌ انجمن‌ مذكور، درباره نشر الكترونيكي‌ سؤال‌ شد. تصور مي‌شد كه‌ ديدگاههاي‌ ناشران‌ و نويسندگان‌ در اين‌ باره‌ يكي‌ نباشد. تعدادي‌ در حدود 3000 پاسخنامه‌ دريافت‌ شد. نويسندگان‌ از نقاط‌ مختلف‌ جهان‌ انتخاب‌ شده‌ بودند و الزاماً انگليسي‌ نبودند، بلكه‌ مقالاتشان‌ در نشريات‌ انگلستان‌ چاپ‌ شده‌ بود.
دراين‌ دو مطالعه‌، «الوين‌» به‌ بررسي‌ كاربران‌ در رشته علوم‌ مواد در 6 دانشگاه‌ و «كافيجو» به‌ مطالعه رشته‌هاي‌ مختلف‌ علمي‌ در دانشگاههاي‌ انگلستان‌ پرداختند، ولي‌ در نهايت‌ اين‌ نتيجه مشترك‌ به‌ دست‌ آمد كه‌ با توجه‌ به‌ آمار بازديد از سايت‌هاي‌ نشريات‌، يافتن‌ اطلاعات‌ توسط‌ كاربر، كاري‌ بسيار مشكل‌ است‌. پايين‌بودن‌ آمار بازديدها عمدتاً به‌ دلايل‌ زير بود:
- نبودن‌ تقسيم‌بندي‌ موضوعي‌ در نشريات‌ الكترونيكي‌؛
- نبودن‌ يك‌ عرضه‌كننده عمده‌ براي‌ مشتريان‌ كليه ناشران‌؛
- سرعت‌ كم‌ در دريافت‌ اطلاعات‌، بخصوص‌ صفحاتي‌ كه‌ داراي‌ تصوير و عناصر گرافيكي‌،«اپلت‌»هاي‌ «جاوا» و غيره‌ هستند؛
- دشواري‌ مطالعه مطالب‌ روي‌ صفحه نمايشگر.
تعدادي‌ از كاربران‌ نيز شك‌ خود را از علمي‌بودن‌ مطالب‌ اينگونه‌ نشريات‌ ابزار كرده‌اند. در حالي‌كه‌ تصور مي‌شود اين‌ سخن‌ در سال‌ 1990 كه‌ براي‌ اولين‌بار نشريات‌ الكترونيكي‌ ظاهر شدند مقرون‌ به‌ صحت‌ بوده‌، اما اين‌ بي‌اعتمادي‌ هنوز هم‌ وجود دارد و كاربران‌ هم‌ مانند نويسندگان‌ در كيفيت‌ علمي‌ مطالب‌ منتشرشده‌ در محيط‌ الكترونيكي‌ ترديد دارند.
مطالعه ديگري‌ توسط‌ «مك‌ناي‌»(McNigh) و «پرايس‌»(Price) انجام‌ شد كه‌ از بين‌ نشريات‌ معتبر در 23 رشته دانشگاهي‌، 73 نشريه‌ را برگزيدند و براي‌ 1000 نفر از نويسندگان‌ مقالات‌، پرسشنامه‌ ارسال‌ كردند. تعداد 40 نفر از نويسندگان‌، مقالات‌ خود را فقط‌ در محيط‌ الكترونيكي‌ منتشر كرده‌ بودند و به‌ عنوان‌ گروه‌ شاهد در اين‌ مطالعه‌ شركت‌ داده‌ شدند. از كل‌ پاسخهاي‌ دريافتي‌، 537 پرسشنامه‌ يعني‌ 6/51 درصد، از 111 مؤسسه مختلف‌ بود. پاسخ‌دهندگان‌ به‌ سه‌ گروه‌ علوم‌ (3/58 درصد)، هنر (7/8 درصد)، علوم‌ انساني‌ (33 درصد) تقسيم‌ شدند. متوسط‌ سن‌ پاسخ‌دهندگان‌ 49-40 سال‌ بود. بيش‌ از نيمي‌ از آنها عضو گروههاي‌ مباحثه‌ بودند و 75 درصد آنها از اينترنت‌ به‌ عنوان‌ منبع‌ اطلاعاتي‌ استفاده‌ مي‌كردند. اغلب‌ آنها بر اين‌ باور بودند كه‌ نشريات‌ الكترونيكي‌ ضروري‌اند - كمترين‌ تعداد در اين‌ مورد مربوط‌ به‌ گروه‌ هنر بود. نتيجه نهايي‌ اين‌ مطالعه‌ اين‌ بود كه‌ در پذيرش‌ نشر مقاله‌، صورت‌ الكترونيكي‌ در بين‌ نويسندگان‌ داراي‌ مقبوليت‌ كم‌،اما روبه‌افزايش‌ است‌. توانايي‌ بالقوه نشريات‌ الكترونيكي‌، در ارائه چندرسانه‌اي‌ مطالب‌ است‌، ولي‌ نويسندگان‌ تهيه چنين‌ مطالبي‌ را در توان‌ يا حد كار خود نمي‌دانند. نكته مهم‌ ديگر، ترديد در اعتبار و ماندگاري‌ اينگونه‌ منابع‌ است‌، درحالي‌كه‌ نويسندگان‌ مي‌خواهند مطالب‌شان‌ همواره‌ ماندگار باشد.
در مطالعه ديگري‌ در سال‌ 1999، كه‌ جامعه آماري‌ آن‌، ناشران‌ بريتانيايي‌ را پوشش‌ مي‌داد، 2661 پرسشنامه‌ ارسال‌ و 1056 (40 درصد) پاسخنامه‌ دريافت‌ شد. نتايج‌ اين‌ مطالعه‌ نشان‌ داد كه‌ ناشران‌ به‌ سمت‌ نشر الكترونيكي‌ گرايش‌ دارند و تغييراتي‌ بدين‌ سمت‌ در حال‌ وقوع‌ است‌. درحالي‌كه‌ دو سال‌ قبل‌ از آن‌، 60 درصد آنها محصول‌ الكترونيكي‌ نداشتند،اين‌ ميزان‌ در زمان‌ مطالعه‌ به‌ 35 درصد رسيد و پيش‌بيني‌ مي‌شود تا دو سال‌ ديگر، تعداد ناشراني‌ كه‌ فاقد محصولات‌ در محيط‌ الكترونيكي‌ هستند به‌ 18 درصد كل‌ ناشران‌ برسد. سهم‌ عايدات‌ آنها از محصولات‌ الكترونيكي‌ رو به‌ افزايش‌ است‌ و گرايش‌ به‌ سوي‌ نشر پيوسته‌(online) برروي‌ اينترنت‌ و برروي‌ ديسك‌ نوري(CD-ROM) روند صعودي‌ دارد. 83 درصد ناشران‌ در اينترنت‌ حضور دارند و اين‌ رقم‌ در حوزه نشر الكترونيكي‌ نشريات‌ به‌ رقم‌ 95 درصد مي‌رسد (12).
يافته‌هاي‌ «زيگيو ترك‌» و «بو- كريستر» در سال‌ 2000 در پژوهشي‌ با عنوان‌ «دانشمندان‌ چگونه‌ نشريات‌ الكترونيكي‌ را بازيابي‌ مي‌كنند؟» حاكي‌ از آن‌ است‌ كه‌ پژوهشگران‌ تقريباً نيمي‌ از مطالب‌ ديجيتالي‌ مورد مطالعه خود را از اينترنت‌ دريافت‌ مي‌كنند و شايع‌ترين‌ روش‌ براي‌ دريافت‌ اطلاعات‌، بازيابي‌ آنها از سايت‌هاي‌ ناشران‌ يا نويسندگان‌ بصورت‌ رايگان‌ است‌؛ بخصوص‌ آن‌ كه‌ پژوهشگران‌ نمي‌خواهند - يا نمي‌توانند - هزينه نشريات‌ الكترونيكي‌ را بپردازند. پشتيباني‌ وسيعي‌ از نشريات‌ رايگان‌ كه‌ هزينه آنها توسط‌ دانشگاهها يا سازمانها تأمين‌ مي‌شود، صورت‌ مي‌گيرد (13).
براساس‌ گزارش‌ «ليمن‌» و «واريان‌»، توليد جهاني‌ متن‌ اصلي‌ ذخيره‌شده‌ به‌ صورت‌ ديجيتالي‌ با استفاده‌ از روشهاي‌ استاندارد فشرده‌سازي‌، در سال‌ 1999 به‌ شرح‌ جدول‌ 1 بوده‌. ذكر اين‌ نكته‌ ضروري‌ است‌ كه‌ شيوه فشرده‌سازي‌ در اندازه داده‌ها تأثير داشته‌.
در سال‌ 2000 شبكه وب‌ جهاني‌ داراي‌ 21 ترابايت‌ صفحه «اچ‌تي‌ام‌ال‌» ايستا بوده‌ كه‌ رشد آن‌ در سال‌، 100 درصد است‌ (جدول‌ شماره‌ 1). اگر پايگاههاي‌ اطلاعاتي‌ - كه‌ درواقع‌ در اعماق‌ شبكه وب‌ هستند - هم‌ در اين‌ محاسبه‌ درآيند، حجم‌ داده‌ها بسيار بيشتر خواهد شد (14).

توليد جهاني متن اصلي ذخيره شده به صورت ديجيتالي با استفاده از روشهاي فشرده سازي استاندارد در سال 1999
 

آينده نشر الكترونيكي‌

نشر الكترونيكي‌ علاوه‌ بر تكامل‌ تدريجي‌، گسترش‌ حوزه نفوذ و پوشش‌، كسب‌ اعتبار و جلب‌ اعتماد پژوهشگران‌ و انديشمندان‌، استراتژي‌ «بازتوليد»منابع‌ اطلاعاتي‌ قديمي‌تر را در دستور كار خود دارد. مقالات‌،گزارشها، كتابها و تك‌نگاشت‌هاي‌ فراواني‌ وجود دارند كه‌ دسترسي‌ به‌ آنها بر اثر مرور زمان‌ سخت‌تر، و حتي‌ برخي‌ از آنها از گنجينه فعال‌ معارف‌ بشري‌ حذف‌ شده‌اند. اين‌ آثار را مي‌توان‌ با استفاده‌ از روش‌ نشر الكترونيكي‌، احيا كرد و در دسترس‌ علاقه‌مندان‌ قرار داد.
اگر «مؤسسه ملي‌ جغرافيا»(National Geographic Society) اقدام‌ به‌ نشر الكترونيكي‌ شماره‌هاي‌ گذشته اين‌ مجله‌ كه‌ از حدود نيمه قرن‌ 19 سابقه انتشار دارد نمي‌كرد، شايد دسترسي‌ به‌ گزارشها و مطالب‌ اين‌ مجله‌ براي‌ اغلب‌ پژوهشگران‌ بسيار مشكل‌ يا ناممكن‌ بود. شايد گفته‌ شود كه‌ «بازتوليد» آثار علمي‌ گذشته‌ فاقد ارزش‌ است‌. اين‌ نظر شايد در برخي‌ حوزه‌هاي‌ علوم‌ تجربي‌ و فني‌ و مهندسي‌ قرين‌ به‌ صحت‌ باشد، اما در حوزه علوم‌ انساني‌، هنر و ادبيات‌، و تاريخ‌، كاملاً مردود است‌.
نشر الكترونيكي‌ در آينده‌، اصلاح‌ و بهبود محورهاي‌ زير را در دستور كار خود قرار خواهد داد:
1. اصلاح‌ سيستم‌ بازيابي‌ اطلاعات‌ در اينترنت‌،
2. غني‌كردن‌ آرشيو منابع‌ اطلاعاتي‌ از طريق‌ «باز توليد» آثار چاپي‌ گذشته‌،
3. بهبود و اصلاح‌ «رابط‌ كاربر» براي‌ استفاده بهينه‌ از اطلاعات‌،
4. تنوع‌بخشيدن‌ به‌ قالب‌هاي‌ ذخيره اطلاعات‌،
5. استانداردسازي‌ قالب‌هاي‌ ذخيره‌ و بازيابي‌ اطلاعات‌ با استفاده‌ اززبانهاي‌ جديد،
6. تنوع‌ متون‌ (به‌لحاظ‌ چندزبانگي‌)  (multilinguality) در محيط‌ الكترونيكي‌،
7. اعتباريابي‌ (قالب‌ و محتوا)،
8. استفاده وسيعتر از چندرسانه‌ايها،
9. كاربرد وسيعتر در آموزش‌ از راه‌ دور،
10. رواج‌ افزونتر مجلات‌ الكترونيكي‌.

 

عوامل‌ موفقيت‌

1. استقرار استانداردهاي‌ مشترك‌، بويژه‌ براي‌ رسانه‌هاي‌ نوري‌ناپيوسته‌(offline) ؛
2. گذاشتن‌ هزينه‌هاي‌ نشر الكترونيكي‌ هم‌ بر دوش‌ ناشران‌ و هم‌استفاده‌كنندگان‌ از اطلاعات‌؛
3. نفوذ رايانه‌ها، ابزار خواندن‌ متون‌ الكترونيكي‌ و پايانه‌هاي‌ بهره‌برداري‌از خدمات‌ رايانه‌اي‌ در بازار؛
4. دردسترس‌بودن‌ تسهيلات‌ در حوزه ارتباط‌ مخابراتي‌؛
5. دردسترس‌بودن‌ ميزبانها(hosts) و دروازه‌هاي‌(gateway) كاربرپسند(user-friendly)؛
6. تعداد پايگاههاي‌ دردسترس‌؛
7. توسعه‌ و اثربخشي‌ زيرساختهايي‌ كه‌ زمينه‌ساز پذيرش‌ فناوري‌ نوين‌هستند؛
8. دردسترس‌بودن‌ رسانه‌هاي‌ ذخيره نوري‌(optical storage media) با هزينه كم‌ و توانايي‌ بالا؛
9. دردسترس‌بودن‌ پهناي‌ باند مناسب‌ براي‌ انتقال‌ داده‌ها؛
10. ابداع‌ روشهاي‌ جديد توزيع‌ اطلاعات‌(5).

 

عوامل‌ موفقيت‌

سؤالهايي‌ كه‌ بايد به‌ آنها پاسخ‌ داد
براي‌ ورود ايران‌ به‌ عرصه نشر الكترونيكي‌، چند سؤال‌ را بايد مطرح‌ كرد و پاسخ‌ داد. اهميت‌ پاسخگويي‌ به‌ اين‌ سؤالها در اين‌ است‌ كه‌ با تهيه يك‌ ماتريس‌ از پاسخ‌ سؤالها و وزن‌دهي‌ به‌ آنها، مي‌توان‌ ميزان‌ آمادگي‌ كنوني‌ و چشم‌انداز آتي‌ را در زمينه نشر الكترونيكي‌ در كشور ملاحظه‌ نمود.
ممكن‌ است‌ پاسخ‌ هر سؤال‌ موجب‌ طرح‌ سؤالهاي‌ ديگري‌ شود و اين‌ زنجيره پرسش‌ و پاسخ‌ تا حصول‌ به‌ نتيجه نهايي‌ ادامه‌ يابد. يافتن‌ پاسخ‌ براي‌ برخي‌ از سؤالها نيازمند مطالعه مستند و پژوهشي‌ مستمر است‌. ذهنيتها، پيش‌داوريهاي‌ موجود، و ديدگاههاي‌ شخصي‌ نبايد ما را از دادن‌ پاسخ‌ علمي‌ به‌ اين‌ سؤالها بازدارد. اهميت‌ پاسخ‌ اين‌ سؤالها از اصل‌ فعاليت‌ نشر الكترونيكي‌ مهمتر، و مقدم‌ بر آن‌ است‌. اين‌ سؤالها از اين‌ قرارند:
1. در كدام‌ حوزه‌ از صنعت‌ رقابتي‌ نشر الكترونيكي‌ مي‌توانيم‌ موفق‌باشيم‌؟
2. آيا آمادگي‌هاي‌ اساسي‌ و زمينه ذهني‌ لازم‌ براي‌ پيشقدم‌شدن‌ در زمينهنشر الكترونيكي‌ وجود دارد؟
3. وضعيت‌ كنوني‌ نشر الكترونيكي‌ - استانداردها، قالبها، محيط‌ ذخيره‌،نيروي‌ انساني‌ متخصص‌، و... - چگونه‌ است‌؟
4. آيا بازار مناسب‌ براي‌ واردشدن‌ به‌ اين‌ عرصه‌، بطوري‌كه‌ از نظراقتصادي‌ مقرون‌به‌صرفه‌ باشد وجود دارد؟
5. آيا نيروي‌ متخصص‌، زيرساخت‌هاي‌ ضروري‌، و دانش‌ مورد نياز دراين‌ حوزه‌، در كشور موجود است‌؟
6. آيا مجامع‌ علمي‌، دانشگاهي‌ و تخصصي‌ از واردشدن‌ در عرصه نشرالكترونيكي‌ - با نگاه‌ به‌ جنبه‌هاي‌ اقتصادي‌ آن‌ - استقبال‌ مي‌كنند؟
7. آيا اولويت‌هاي‌ نشر الكترونيكي‌ در استراتژيهاي‌ اطلاع‌رساني‌ كشورتعيين‌ شده‌ است‌؟
8. ورود نشر الكترونيكي‌ به‌ عرصه اطلاع‌رساني‌، چه‌ اثراتي‌ بر صنعت‌چاپ‌ و نشر خواهد داشت‌ و نشر توأم‌ اين‌ دو، چه‌ عوارضي‌ دارد؟
9. آيا جايگاه‌حقوقي‌ استفاده‌ ازمتون‌ الكترونيكي‌، تعيين‌ و قانونمند شده‌؟
10. آيا مستنداتي‌ درباره مخاطبان‌ نشر الكترونيكي‌ و وسعت‌ جامعهآماري‌ آنها وجود دارد؟
11. جايگاه‌، اعتبار و ميزان‌ اعتماد به‌ منابع‌ الكترونيكي‌ در مجامع‌ علمي‌ ودانشگاهي‌ چگونه‌ است‌؟
12. آيا مهارتهاي‌ عمومي‌ و علمي‌ مورد نياز براي‌ استفاده‌ از منابع‌الكترونيكي‌ در كشور وجود دارد؟
13. آيا در استفاده‌ از كدهاي‌ زباني‌، توافق‌ ملي‌ و يكسان‌نگري‌ وجوددارد؟
14. آيا حمايت‌ مالي‌ براي‌ نشر الكترونيكي‌ رايگان‌ متون‌ علمي‌، ممكن‌ وميسر است‌؟
15. آيا سازمان‌ يا كميته خاصي‌ براي‌ ارائه رهنمود در زمينه نشرالكترونيكي‌، تهيه دستورالعمل‌، ابلاغ‌ استانداردها، و... وجود
دارد؟
 

روشهاي‌ نشر الكترونيكي‌

«ويتايلو»(Giuseppe Vitiello) چهار روش‌ اساسي‌ در حوزه نشر الكترونيكي‌ كتاب‌ را چنين‌ دسته‌بندي‌ مي‌كند:
1. كتابفروشي‌ اينترنتي‌: حركت‌ اوليه‌ در ايجاد فروشگاه‌ مجازي‌ كتاب‌ انجام‌ شد. نمونه برجسته‌ اين‌ نوع‌ بازار فروش‌ كتاب‌، «پايگاه‌ وب‌ آمازون‌» است‌. اين‌ پايگاه‌ تا 40درصد از هزينه خريد كتاب‌ براي‌ كاربران‌ را كاهش‌ مي‌دهد. البته‌ هزينه‌هاي‌ پستي‌، اثر تخفيف‌ مذكور را از بين‌ مي‌برد.
2. كتابهاي‌ الكترونيكي‌: آينده كتاب‌ الكترونيكي‌ اميدبخش‌ است‌. توليدكنندگان‌ كتاب‌ الكترونيكي‌ و فروشندگان‌، يك‌ استراتژي‌ را دنبال‌ مي‌كنند. استانداردهاي‌ اين‌ حوزه‌ با ابداع‌ روش‌هاي‌ نوين‌، در آينده نزديك‌ بهبود خواهد يافت‌.
3. نشر ديجيتالي‌ در چاپ‌ مبتني‌ بر نياز: در اين‌ نوع‌ نشر دورگه‌(hybrid) ، اطلاعات‌ تا زمان‌ چاپ‌، بصورت‌ مجازي‌ باقي‌ مي‌ماند. چاپ‌ مبتني‌ بر نياز با دو فرآيند توليد و توزيع‌ مرتبط‌ است‌. اين‌ نوع‌ نشر، يك‌ راه‌ حل‌ براي‌ چاپ‌ با شمارگان‌ كم‌ براي‌ مطالبي‌ كه‌ قبلاً به‌ دليل‌ هزينه زياد فناوري‌ چاپ‌، منتشر نشده‌اند، فراهم‌ مي‌كند. مدل‌ توزيع‌ در اين‌ نوع‌ نشر، كم‌وبيش‌ دچار تغيير و تحول‌ مي‌شود.
4. نشر مستقيم‌ در شبكه‌: بيشتر ناشران‌ منتظر رواج‌ و توسعه نشر الكترونيكي‌ هستند تا پس‌ از آن‌ و بر اساس‌ شرايط‌ جديد، ساختار سازماني‌ خود را متحول‌ سازند و با وضعيت‌ جديد نشر و توزيع‌ الكترونيكي‌ سازگار كنند. به‌ هرحال‌ برخي‌ استراتژيهاي‌ قانع‌كننده‌، مانند «دائرهالمعارف‌ بريتانيكا»(Britanica Encyclopedia) ، در اين‌ حوزه‌ تعريف‌ شده‌اند. كار «بريتانيكا» شبيه‌ كار راديو تلويزيون‌ است‌ تا نشر (15).

 

 منابع‌ فصل‌ اول‌

 1. مك‌لوهان‌، هربرت‌ مارشال‌.  براي‌ درك‌ رسانه‌ها.  مترجم‌ سعيد آذري‌، مركز تحقيقات‌، مطالعات‌ و سنجش‌ برنامه‌اي‌ صدا و سيما، تهران‌: 1377.

 2. Henke, Harold (2001), Electronic Books and E-Publishing.  Springer.
 3. Schirmbacher, Peter; Dobratz, Susanne and Schulz, Matthias (2001). "High Quality Electronic Publishing in Universities Using XML-The DiDi Principle". Electronic Publishing 01.  The  Netherlands; IOS Press.

 4. شفرد، دوان‌.  خودآموز  XML  در 21 روز.  ترجمه‌ سيدمحمود حسيني‌. تهران‌: كتاب‌ غزال‌، سائسي‌. 1380.

 5. Li, wei and Rebecca, Dahlin (2001). "Distributed Parallel Multi-channel Publishing System". Electronic Publishing 01.  The Netherlands; IOS Press.
 6. Electronic Publishing Definition. in:        
 http://desktoppub.about.com/livrary/glossary/bldef-electronicpublishing.htm
 7. Electronic publishing. in: http://www.alma.edu/services/computercenter/epublicaion.php             
 8. Definition of Electronic publishing. in: http://elj.warwick.ac.uk/JILT/bileta/1996/3pitt/4.htm
 9. McLean, Neil and Cook, John. Electronic Publishing: Technical
 Standards. in http://www.adfa.edu.au/Epub/Key/technical.htm  
 10. Frankel, S.  et al. Defining and Certifying Electronic Publication in Science. in:         
 http://www.aaas.org/spp/dspp/projects/epub/define.htm
 11. Varian, Hal R. The Future of Electronic Journals. in: http://arl.cni.org/Scomm/Scat/Varian.htm
 12. Rowland, Fytton (1999). Two large-scale Surveys of Electronic  Publication in the United Kingdom. in:  http://info.lboro.ac.uk/departments/ls/staff/forwland.html
 13. Bjkor, Bo-christer and Turk, Ziga. "How Scientists Retrieve Publication". The Journal of Electronic publishing  ; vol. 6 Issue 2; Dec. 20. available at: http://www.press.umich.edu/jep/06-02/bjork.html
 14. Lyman, Peter and Varian, Hal R. "How much Information?". The Journal of Electronic Publishing, Vol. 6. No. 2, Dec. 2000.  available at:  http://www.Press.umich.edu/06-02/lyman.html
 15. Vitiello, Giuseppe. "A European Policy for Electronic Publishing". The Journal of Electronic Publishing  . Vol. 6. No 3, March 2001. available at:  http://www.Press.umich.edu/jep/06-03/vitiello.html

ابتدا